Dienstag, 13. Mai 2008

بيانیه شماره 2 کارزار دانشجويي اعتراض به سهميه بندي جنسيتي درآموزش عالي: ساکت نخواهیم ماند
دو شنبه23 اردیبهشت 1387
میدان: آن هنگام که افراد بي تدبير زمام امور را در دست مي گيرند ، انحطاط ملت ها آغاز مي شود و نتيجه اين مي شود که به جاي حل مسائل اساسي کشور نظير معضل بيکاري صورت مساله را پاک مي کنند و انتقام نبود يک سياست اقتصادي درست را از زنان مي گيرند ؛ و براي فرار از انجام وظايف خود در ايجاد فرصت هاي برابر شغلي براي همگان به خانه نشين کردن و به حاشيه راندن زنان مي پردازند . اينان گمان مي کنند با دادن اقتدار به مرد در خانه ، مشکلات اقتصادي خانواده حل مي شود . در هفته گذشته رييس سازمان سنجش بار ديگر با صراحت اعمال سهميه بندي جنسيتي در کنکور را تاييد کرد . به فاصله سه هفته پيش از آن نيز وزير علوم از آمادگي اين وزارت خانه براي اعمال سهميه بندي جنسيتي و نيز گزينش اخلاقي در دانشگاه ها سخن گفته بود . اين آقايان چگونه اين چنين عريان از تضييع حقوق طبيعي نيمي از افراد جامعه سخن مي گويند؟ آيا اين تصميم گيري يک جانبه و قيم مابانه ، توهين به شعور جمعي نيست ؟ حاکميت ايران به واسطه داشتن نگاه تک بعدي و جنسيت محور ، هر روز با تصويب قوانين تازه اي شرايط را براي حضور زنان در جامعه سخت تر مي کند . اظهارات وزير علوم و رييس سازمان سنجش و عملکرد دستگاه هاي متبوعشان ، تنها نشان دهنده آن است که ايشان علاوه بر آن که درک درستي از زن و جامعه امروز ندارند ، به برابري انسان ها و حقوق دموکراتيک افراد در جامعه نيز اعتقاد ندارند . طرح سهميه بندي جنسيتي و گزينش اخلاقي براي ما تهديدي از جنس انقلاب فرهنگي دوم در دانشگاه ها و نيز بستر سازي براي سهميه بندي در ديگر بخش ها است . از آن جا که حق برابر تحصيل جزء حقوق مدني پذيرفته شده توسط ايران در مجامع حقوق بشري است ، محدود ساختن ورود زنان به دانشگاه ها و عرصه هاي آموزشي ، در حقيقت فسخ برابري اجتماعي و مصداق بارز تبعيض جنسيتي است . جنبش زنان قطعا در برابر اين محدوديت و فشار تازه سر خم نخواهد کرد ، چرا که به آن ميزان از توانمندي و مقبوليت دست يافته است که بتواند با اين شيوه جديد خشونت و تبعيض مقابله کند . بدنه پر تعداد جنبش دانشجويي نيز در برابر فرمايشاتي از اين دست ساکت نخواهد ماند و موضع گيري هاي لازم را اتخاذ خواهد کرد . شاخه دانشجويي گروه ميدان زنان
شیرین عبادی: جمع آوری امضا نبايد متوقف شود بلکه باید با شدت بیشتری ادامه یابد
سه شنبه30 بهمن 1386 با بازداشت راحله عسگری زاده و نسیم خسروی تعداد کسانی که به جرم جمع اوری امضا تا کنون بازداشت شده اند به 15 نفر رسید. همچنین تا کنون احکام سه تن از آنها اعلام شده است که نمونه اخیر آن حکم احترام شادفر از فعالان حقوق زنان در کمپین یک میلیون امضاست. ایشان به 6 ماه حبس تعلیقی تا دوسال محکوم شده اند. با شیرین عبادی در این باب گفتگویی انجام دادیم. سوال - به نظر شما صدور احکام سنگینی چون حبس به خاطر جمع آوری امضا به چه دلیل است و آیا این عمل جرم است؟ خوشبختانه جنبش برابری خواهانه زنان ايران به آن درجه از منطق و مشروعیت رسيده که هر انسان عادل و بي طرفي را وادار به قبول مطالبات خود مي کند تا حدي که سخت گيرترين قضات نمي توانند اين مطالبات را ناديده بگيرند و بگویند که زنان حق ندارند، یا نيمي از مردان هستند اما چون تصميم گرفته شده با زنان برابری خواه برخورد شود، از در ديگري وارد مي شوند و عنوان مي کنند این عمل اقدام عليه امنيت ملي است و چون اقدام علیه امنیت ملی يک تعريف بي در و پيکري است سعي مي کننداین را با سریشم به جرم بچسبانند حال آنکه اقدام عليه امنيت ارکان مشخص و بارزی دارد. مهمترين مسأله از دیدگاه حقوقی عنصرمعنوی است يعني فرد بايد به قصد اقدام عليه امنيت ملی کاري کرده باشد، حتي قضاتي که چنين زنانی را محکوم می کنند به خوبي واقفند که خواسته بر حق اين زنان اين است که هوو سرشان نيايد و همان حقوقی را داشته باشند که برادرانشان دارند و اين ارتباطی با امنيت ملي ندارد. اما چرا در دادگاه قاضي صادر کننده رأی حاضر نمي شود با شهامت عنوان کند که زني به مناسبت خواسته بر حق خود محکوم به حبس و شلاق مي شود؟ علت کاملاً بديهي است. ترس و واهمه از افکار عمومي. يعني ضمن اينکه دادگاه چنين حکمي مي دهد در عين حال حاضر نيست نيت واقعي خود را بیان کند و افکار عمومي را علیه این تصمیم بشوراند بنابراين بدون اینکه اشاره ای به ماهیت جرم ادعایی حکم دادستان شده باشد و بدون اينکه در متن نهایی رأی قید شده باشد بخاطر امضا کسي دستگير و محاکمه می شود، با جمله مبهم اقدام علیه امنیت ملی سعی می کنندکه توجیهی در افکار عمومی پیدا کنند اما با چنین شیوه و عملکردی تنها حقانیت و مشروعیت مطالبات زنان را به اثبات می رسانند. سوال: آيا به نظر شما با توجه به هزينه های به وجود آمده برای داوطلبان جمع آوری امضا و فعالین کمپین لازم است که روند جمع آوری امضا ادامه یابد یا متوقف شود؟ نه تنها اين روش را نبايد متوقف کرد بلکه بايد با شدت بيشتري ادامه داد زيرا اين دستگيريها و احکام نشان دهنده آن است که اين حرکت بسيار تاثيرگذار بوده و از ديدگاه فرهنگ پدرسالار حاکم بر جامعه خطري احساس شده که چنين شدید برخورد مي شود اين شيوه نبايد تغيير کند زيرا مسالمت آميزترين شیوه مطالبات بر حق است و زنان در کمپين هرگز بحث سياسي ندارند و هرگز مطالبات سياسي عقیدتی خود را مطرح نمي کنند و فقط بر برابری تأکيد مي کنند و اين همان مساله ای است که حتی دولتمردان ما نیز مانند آن را قبول دارند یا حداقل در گفتار قبول دارند. اميدواريم روزی عملکرد مجلس شوراي اسلامي مطابق با گفتار دولتمردان باشد. سوال: اخیراً سخنگوی قوه قضاییه در یک نشست خبری اعلام کرده اند که جمع‌آوري امضا ممكن است خود به خود جرم نباشد ولي گفته می شود که ممکن است تشويش اذهان عمومي‌ ایجاد کند؟ جمع آوري امضا براي برخي از مسایل و شايد براي برخي از افراد تشويش اذهان باشد بعنوان مثال اگر شما امضا جمع کنيد که مثلاً يکي از اقوام ایرانی را بايد مورد خشونت قرار داد یا پیروان یکی از ادیان را باید مورد اذیت و آزار قرار داد، شایدجمع آوری امضا در این موارد از مصادیق تشویش اذهان عمومی باشد اما توجه کنيدجمع آوري امضا در کمپین براي آن است که زنان خواهان بازنگري در قوانين تبعيض آميز ايران هستند و چنين خواسته اي هرگز نمي تواند تشویش اذهان عمومی تلقی شودچه برسد به اینکه با مسالمت آمیزترین شیوه یعنی جمع آوری امضا عنوان شود. متاسفانه دامنه دستگیریها و خشونت علیه افرادی که با مسالمت آمیزترین شیوه خواسته های خود را عنوان می کنند روز به روز گسترش مي يابد اخيرا دو نفر از داوطلبین جمع آوري امضا دو دختر جوان به نامهاي راحله و نسيم هنگام جمع آوري امضا دستگير شدند و مطابق معمول از عبارت مبهم اقدام عليه امنيت عمومی برای آنها استفاده شده است. براي هر يک 20 ميليون وثيقه صادر شد و خانواده آنها اعلام کردند قادر به پرداخت آن نیستند.اين دختران جوان و شجاع به خانواده هايشان گفته اند حاضر نيستند کسي پا پيش گذاشته و براي آنها وثيقه بگذارد و اگر آنها حاضر بودند طرفداران جنبش برابری خواهانه در ایران آنقدر زیاد بودند که به طرفه العینی وثیقه برای آنها تهیه می شداما اين دختران جوان خود حاضر نيستند که دیگران برای آنها وثیقه بگذارند زيرا معتقدند مرتکب جرمي نشده اند. در کداميک از مواد قانون قضا جمع آوري امضا جرم محسوب مي شود کسي بايد پاسخ این سوال حقوقی منطقی را بدهد اما متاسفانه کسی حاضر نیست. سوال : تاکنون تعدادی از فعالین جنبش زنان در ایران جوایز متعددی را به پاس فعالیتهای مدنی و مسالمت آمیز خود دریافت کرده اند شما تاثیر اهدا این جوایز را در پیشبرد اهداف جنبش زنان چگونه ارزیابی می کنید؟ دادن جوايز به فعالان جنبش زنان به منزله تأييد حقانيت اين جنبش است اهدا جوایز بدين گونه تفسير مي شود که جهان بر فعاليتها و مبارزات بر حق زنان ايران صحه مي گذارد آنها را تقدير مي کند و مورد حمايت قرار مي دهد به نظر من باارزشترين حمايتها در جهان حمايت افکار مردم در سطح بين المللي و ملي است اين جوايز تماماً توسط نهادهاي مدني به فعالين جنبش زنان پرداخت شده است و همين مساله ارزش آنها را صد چندان مي کند و مسلماً تاثيرگذارخواهد بود زيرا باعث افرایش اعتماد به نفس زنان و دلگرمی آنها مي شود و مي دانند که دنيا آنها را فراموش نکرده است. - با سپاس از شما ............................ اعلام حکم احترام شادفر: 6 ماه حبس تعلیقی به خاطر جمع آوری امضا ! تغییر برای برابری : احترام شادفر عضو مرکز فرهنگی زنان و از مادران کمپین یک میلیون امضا از سوی شعبه 13 دادگاه انقلاب اسلامی به 6 ماه حبس تعلیقی تا دوسال محکوم شد . اتهام احترام شادفر"اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلبغ علیه نظام جمهوری اسلامی در کمپین یک میلیون امضا" اعلام شده است. علت صدور چنین حکمی جمع اوری امضا اعلام شده است. شادفر62 ساله می گوید بر اساس آنچه در این حکم آمده است طبق ماده 500 قانون مجازات اسلامی به 6ماه حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم شده ام . دراین حکم نوشته شده «حبس یاد شده با رعایت ماده 25 قانون مجازات اسلامی با توجه به شرایط خاص و وضعیت اجتماعی برای دو سال معلق می گردد ودر صورتی که درمدت تعلیق مرتکب جرمی شود اجرا می شود » احترام شادفر که 20 خرداد 1386 در خانه اش از سوی پلیس امنیت، کلانتری 104 در میدان نیلوفر بازداشت و پس از صدور رای قاضی 24 ساعت را در بازداشتگاه وزرا گذرانده بود. خودش در این باره میگوید:« تعدادی دفترچه و بیانیه جمع آوری امضارا به یکی از همسایگانم که بیانیه را امضا کرده و علاقه مند به فعالیت در کمپین بود داده بودم. او را هنگام جمع آوری امضا بازداشت می کنند او هم می گوید که از من گرفته است و به این ترتیب مرا بازداشت کردند. » شادفر درباره حکم خود می گوید : « امروز حکمم را به درخانه آوردند. با دیدن آن تعجب کردم. من نمی دانم چه جرمی مرتکب شده ام که چنین حکمی گرفته ام. مگر حرف زدن درباره حقوق زنان، جمع کردن امضا برای ارائه دادن به مجلس جرم است؟! » او در ادامه می گوید:« با وکیلم صحبت کردم. حکم هنوز به او ابلاغ نشده است. ما حتما به این حکم اعتراض خواهیم کرد.» مشابه این حکم پیشتر نیز در 21 مرداد از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب برای نسیم سرابندی و فاطمه دهدشتی اعلام شده بود. آنها نیز هنگام جمع آوری امضا در مترو در دی ماه 1385 دستگیر و به مدت 24 ساعت در بازداشت بودند. ابتدا به نظرمی آمد پرونده شان بسته شده است اما آنها مجددا در پی تغییر روند بازپرسی احضارو تفهیم اتهام شدند. به آنها گفته شد که اتهام شان اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام است و آنها نیز در آخرین دفاع ازخود این اتهام را نپذیرفتند. اما سرانجام محکوم شدند و این درحالی است که جمع آوری امضا اقدامی مدنی و مسالمت آمیز است و نمی تواند جرم محسوب شود.

Mittwoch, 2. Januar 2008

گزارشی از نشست اعتراض آمیز در انجمن صنفی روزنامه نگاران نوشتن از قوانین تبعیض آمیز" تشویش اذهان عمومی" نیست/آیدا سعادت، مریم مالک
شنبه24 آذر 1386 انجمن صنفی روزنامه نگاران روز پنچ شنبه 22 آذرماه، میزبان جمع کثیری از نمایندگان مطبوعات و نشریات اعضای کمپین یک میلیون امضا و نیز روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی فرهنگی و سیاسی بود که در اعتراض به بازداشت مریم حسین خواه و جلوه جواهری گرد هم آمده بودند. یک ماه از بازداشت مریم و دو هفته از بازداشت جلوه می گذرد.

این نشست به درخواست تعدادی از روزنامه نگاران عضو انجمن صنفی که به تهدید امنیت شغلی روزنامه نگاران و نیز برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان زن اعتراض داشتند برگزار شد. به رغم این که نشست مذکور در دفاع از حقوق مطبوعاتی این دو روزنامه نگار و وب نگار برگزار شده بود، حضور جمع کثیری از طیف های مختلف مطبوعاتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دانشجویی و حقوق بشری وکلای روزنامه نگاران و فعالان جنبش زنان و نیز خانواده های مریم حسین خواه و جلوه جواهری این برنامه را به یکی از پرشور ترین نشست های اخیر انجمن صنفی روزنامه نگاران تبدیل کرده بود. دیوارهای سالن اجتماعات انجمن صنفی روزنامه نگاران با پوسترهایی از مریم حسین خواه و جلوه جواهری و مریم نوربخش روزنامه نگار متوفی و نیز شعارهایی در اعتراض به ادامه بازداشت این دو نفر پوشانده شده بود. "جرم روزنامه نگاران زن چیست؟"،" تشویش اذهان عمومی یا تنویر افکار عمومی؟!"، "سانسور کلمات کافی نبود؟ دست به "حذف" حق طلبان می زنند." ، نوشتن از قوانین تبعیض آمیز" تشویش اذهان عمومی" نیست از جمله شعارهایی بودند که بر دیوارهای انجمن صنفی روزنامه نگاران به چشم می خوردند. ابتکار جالب کمیته ی هنری کمپین یک میلیون امضا، ماسک هایی با علامت ضربدر سیاه در اعتراض به ادامه بازداشت دوستانشان بود که توجه شرکت کنندگان در مراسم را به خود جلب کرده بود. به طوری که تعدادی از شرکت کنندگان نیز به تبعیت از آنان این ماسک ها را بر چهره زدند. تعداد حاضرین در برنامه لحظه به لحظه بیشتر می شد تا جایی که به غیر از فضای داخل سالن اجتماعات راهروهای سالن اجتماعات نیز مملو از کسانی بود که مشتاقانه به این نشست آمده و تا پایان برنامه همراهی کردند. آنچه در پی می آید گزارشی از برخی سخنرانی های این مراسم است . ادامه خبر

http://www.we-4change.info/spip.php?article1491

در اعتراض به احکام حبس فعالان فمینیست در ایران
خبر هائی که هر روزه از ایران می رسد حکایت از سرکوب دامنه دار جنبش فمینیستی و تداوم خشونت بر زنانی دارد که به قوانین زن ستیز جمهموری اسلامی تن نمی دهند. توجه به چند نمونه از آخرین خبرها نشان از وسعت اعمال خشونت رسمی و دولتی بر زنان ایران دارد: *جلوه جواهری از فعالان جنبش زنان و از اعضای كمپین یك میلیون امضا كه در سایت تغییر برای برابری (سایت كمپین یك میلیون امضا) نیز فعالیت می‌كند، دهم آذر ماه (اول دسامبر) بر اساس احضاريه دادياری شعبه امنيت به دادگاه رفت و آنجا به زندان اوين منتقل شد. *روز ٢٦ آبان ماه مریم حسین خواه، یکی فعال کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز و یکی از بی روزنامه نگاران مدافع حقوق زنان را در پی احضاریه ای کتبی در دادگاه انقلاب بازجویی کردند و به خاطر نوشته ها و فعالیت هایش در سایت «تغییر برای برابری» (سایت کمپین یک میلیون امضاء) و سایت «زنستان» (ارگان مرکز فرهنگی زنان) به تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب متهم کردند و پس از تعیین قرار وثیقه ای ١٠٠ میلیون تومانی، به خاطر نداشتن وثیقه به بند عمومی زندان اوین منتقل کردند. * حکم دادگاه تجدید نظر دلارام علی فعال حقوق زنان، فعال دانشجویی و عضو کمپین یک میلیون امضا تایید شد. بر اساس این حکم، محکومیت دلارام علی به مدت دوسال و شش ماه زندان و ده ضربه شلاق به علت شرکت در تجمع ٢٢ خرداد ١٣٨٥ در اعتراض به نقض حقوق زنان در قوانین جمهوری اسلامی در میدان هفت تیر، قطعی شد. * زهرا بنی یعقوب، پزشک ٢٧ ساله در بیست مهرماه به همراه نامزدش در پاركی در شهرهمدان توسط نیروهای ستاد امر به معروف و نهی از منكر دستگیر شد. پس از بازداشت ٤٨ ساعته او وقتی پدر و مادرش برای اطلاع از وضعیت دخترشان به همدان می روند ماموران خبر خودكشی زهرا را به آنها می دهند. * صبح روز سه شنبه ١٧ مهر ١٣٨٦ نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل روناك صفازاده گرافیست و فعال در حوزه زنان و عضو انجمن زنان آذرمهر كردستان، پس از تفتیش منزل، وی را به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل كردند. گفته می شود که نیروهای امنیتی برخوردی خشن و غیر قانونی هم با خانواده او داشته اند. * هانا عبدی یکی دیگر از فعالین حقوق زنان و کمپین یک میلیون امضا در کردستان در روز ١٤ آبان بازداشت شد. با امضای این بیانیه شما هم علیه خشونت و سرکوب زنان در ایران اعتراض کنید .
خاموشی جایز نیست
در تاریخ ٢٤ آوریل ٢٠٠٧، دادگاه انقلاب در تهران حکم سه سال زندان، شامل دوسال و نیم حبس تعلیقی و شش ماه زندان تعزیری برای پروین اردلان و نوشین احمدی خراسانی، دو چهره شناخته شده جنبش فمینیستی در ایران صادرکرد. دلیل صدور این احکام " تبانی و اجتماع جهت برهم زدن امنیت کشور" عنوان شده است . پروین اردلان و نوشین احمدی خراسانی سالهاست در جهت دفاع از حقوق برابر زنان قدم برداشته و قلم می زنند. آنان از جمله پایه گذاران کارزار تغییر برای برابری هستند که کمپین « یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» را به راه انداخته است. این کمپین که با استقبال بسیاری روبرو شده، با ارجاع به چند «میثاق بین المللی ضامن حقوق بشر ورفع تبعیض» که ایران در شمار امضا کنندگان آن قرار دارد، خواستار لغو تمامی قوانین تبعیض آمیزی است که زنان ایران را " نیمه انسان" تلقی می کند. پیگرد و حبس فعالان این جنبش هدفی جز به سکوت کشاندن این ندای حق طلبانه ندارد. لازم است یاد آوری کنیم که در روزهای گذشته دادگاه انقلاب اسلامی برای آزاده فرقانی، سوسن طهماسبی، شهلا انتصاری و فریبا داودی مهاجر نیز به دلیل فعالیت در جهت احقاق حقوق زنان، احکام زندان شامل حبس تعلیقی و تعزیری صادر کرده است. قطعا میتوان صدور چنین احکامی برای دیگر فعالان جنبش زنان را نیز پیش بینی نمود. امروز حکومت ایران با حمله به زنان "بدحجاب"، یعنی زنانی که به الگوی ایدئولوژیک حکومت اسلامی نه می گویند، می کوشد فضای ارعاب را گسترش داده و همراه با سرکوب جنبش دانشجوئی و مبارزات صنفی کارگران و معلمان، جنبش فمینیستی را هم هدف حمله پیگیر و مستمر خود قرار دهد. صدور حکم حبس برای پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، آزاده فرقانی، فریبا داودی مهاجر، شهلا انتصاری و سوسن طهماسبی که جرمی جز دفاع از حقوق زنان ندارند، نشان دهنده عزم راسخ قدرت حاکم برای به سکوت کشانیدن زنان است. سرنوشتی که حاکمان می کوشند برای زنان حق طلب رقم زنند بار دیگر یاد آور این واقعیت است که موضوع احقاق حق زنان در مرکز مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی قرار دارد. از اینرو خاموشی در مقابل این احکام ناروا جایز نیست! ما امضا کنندگان ذیل، همه ی نیروهای آزادیخواه، مدافعین حقوق بشر و مدافع آزادی زنان را به اعتراض به این احکام و دستگیریها فرا می خوانیم. ما با مراجعه به نهادهای بین المللی خواهان لغو احکام حبس و تضمین آزادی و امنیت برای تمامی فعالان جنبش فمینیستی در ایران هستیم:
اطلاعيه مطبوعاتي جمعه ٧ دی ماه ١٣٨٦ عمادالدين باقي نبايد در زندان بماند گزارشگران بدون مرز نگران وضعيت سلامت روزنامه نگار زنداني است گزارشگران بدون مرز نگراني عميق خود را از وضعيت سلامت عمادالدين باقي روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر اعلام مي کند. وی در تاريخ ٥ دی ماه بر اثر ناراحتي قلبي و عصبي به بيمارستان منتقل شد و روز بعد مجددا به زندان اوين بازگردانده شد. گزارشگران بدون مرز در اين باره اعلام مي کند "وضعيت نگاهداری عمادالدين باقي غير قابل قبول است. وی بيش از دو ماه در سلول انفرادی و در شرايط نامساعدی نگاهداری شده است. با توجه به وضعيت جسمي ايشان که در مدت بازداشت رو به وخامت گذاشته اشت و دو حمله قلبي نشان اين وخامت است، باور کردني نيست که عمادالدين باقي از بيمارستان دوباره به زندان انتقال يابد." عمادالدين باقي در پي دو حمله قلبي در تاريخ ٥ دی ماه از زندان اوين به بيمارستان قمر بني هاشم تهران انتقال يافت. خانواده و وکيل ايشان بعد از ٢٤ ساعت بي خبری و نگراني بالاخره در روز پنجشنبه توانستند با ايشان ملاقات کنند. صالح نيکبخت وکيل عمادالدين باقي به گزارشگران بدون مرز اعلام کرد که : " علت اصلي حملات عصبي و قلبي مجموعه فشار های عصبي ست که در طي مدت بازداشت و بازجويي و فضای بند ٢٠٩ بر ايشان وارد آمده است." آقای نيکبخت با تاکيد بر اقدام به موقع مقامات زندان برای نجات جان موکل اش اما معتقد است که " بروز مشکل و يا حمله ای ديگر برای آقای باقي مي تواند خطرناک تر باشد." عماالدين باقي در شبانگاه ٦ دی ماه مجددا به زندان اوين اما به بند عمومي ٣٥٠ انتقال يافته است. عمادالدين باقي، سردبير روزنامه های توقيف شده ی فتح و جمهوريت، رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان و مدافع پيگير لغو مجازات اعدام در ايران از تاريخ ٢٢ مهرماه در زندان بسر ميبرد. وی از خرداد ١٣٧٩تا بهمن ١٣٨١ را نيز در زندان بسر برد و پس از آزادی از زندان با نوشتن مقالاتي در دفاع از آزادی بيان و تشکيل انجمن دفاع از حقوق زندانيان، فعاليت های خود را در دفاع از حقوق بشر در ايران دنبال کرد، اما بطور مداوم تحت فشار مقامات قضايي و امنيتي ايران قرار داشت . وی در سال ٢٠٠٥ نشان حقوق بشر را به پاس مساعدت های بشر دوستانه اش از کميسيون ملي حقوق بشر فرانسه را دريافت کرده بود. از سوی ديگر اجلال قوامي روزنامه نگار هفته‌‏نامه توقيف شده ی پيام مردم کردستان از تاريخ ٥ دی ماه به مرخصي استهلاجي آمده است. اين روزنامه نگار در سال ٨٤ و در زندان مبتلا به عفونت چشم شد که درطي مدت بازداشت اخير بيماريش تشديد شده بود. اجلال قوامي در ١ ۹ خرداد ماه از سوی شعبه‌ی اول دادگاه انقلاب سنندج، به سه سال زندان محکوم شد و در تاريخ ١٨ تيرماه پس از احضار به دادگاه دستگير و روانه زندان شد . با ١٣ روزنامه نگار و وب نگار زنداني، ايران بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است گزارشگران بدون مرز انجمن بين المللي دفاع از روزنامه نگاران زنداني و آزادی مطبوعات بر مبنای اصل ١٩ اعلاميه جهانی حقوق بشر است برای اطلاعات بيشتر :