Mittwoch, 24. Oktober 2007

نامه دانشجویان وفعالان دانشجویی ایرانی به دبیر کل سازمان ملل متحد آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد به اطلاعتان می رسانیم که بیش از چهارده ماه است سه دانشجوی دانشگاه صنعتی امیر کبیر ایران به نامهای مجید توکلی، احسان منصوری و احمد قصابان زیر شدید ترین شکنجه های روحی و جسمی می باشند تا اعتراف به جرمی نکرده بکنند که در نشریه ای به رهبر ایران و رئیس جمهور ایران اهانت کرده اند . این سه دانشجو هم اکنون به نود ماه حبس در زندانهای امنیتی ایران محکوم شده اند . یاران و همکلاسی های ما در دانشگاه امیر کبیر و دیگر دانشگاههای ایران زیر شدید ترین حملات نیروهای امنیتی و انتظامی ایران می باشند و در این روزها لحظه ای نیست که خبر سرکوب و بازداشت و دستگیری دانشجویان را نشنویم ، در روزهای گذشته دانش آموخته رشته پزشکی خانم زهرا بنی یعقوب در همدان به طرز مرموزی در بازداشتگاه امنیتی جان باخته است ، هشت ماه پیش نیز توحيد غفارزاده دانشجوي دانشگاه آزاد در شهر شاهرود با ضربات چاقوی یک هوادار نظامی حکومت ایران (بسیجی ) در مقابل دانشگاه کشته شد . تمامی اینها در حالی است که آقای محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در سخنرانی خود ایران را آزاد ترین و امن ترین کشور دنیا می داند و با استفاده از فرصت حضور در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد به دانشگاه کلمبیا می رود و خود را یک استاد می خواند و دانشگاه را خانه خود می داند . آقای بان کی مون باید به اطلاعتان برسانیم که این خانه یعنی دانشگاه در حال نابودی است از زمان به ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نظامیان بی شماری به مقام ریاست دانشگاه برگزیده شده اند و نهادهای امنیتی و نظارتی دانشگاه ها مجهز تر و فعال تر شده اند . ما از شما می خواهیم که با توجه به نظر سازمانهای بی شمار حقوق بشری و همچنین بیانیه اخیر اتحادیه اروپا مبنی بر آزادی بی قید و شرط این دانشجویان که هیچ اتهامی البته در یک دادگاه بی طرف متوجه شان نخواهد بود ازنمایندگان کشور ایران در آن سازمان شما نیز آزادی ایشان را در خواست نمائید
تظا هرات اعتراض آمیز دانشجو یان در دانشگاه امیر کبیر

Montag, 22. Oktober 2007

با سلام به شما آزاد یخواهان وطن دوست و برابر ی خواه این آدرس پستی جدید در آلمان برای جمع آوری امضاء کمپین در ایران است شما می توانید امضاء های جمع شده را به این آدرس ارسال کنید و ما آنها را به ایران ارسال میکنیم از همکاری پیشا پیش شما سپا سگزاریم آدرس پستی 10 33 01 Bremen: 28033
Das ist unsere neues Postfach für Camping 1 millionen Unterschriften im Teheran Ihr könnt gerne eure gesammelten Unterschriften zu uns schicken Die Adresse lautet: Postfach 103301 Bremen :28033

Montag, 15. Oktober 2007

استمداد ازهم وطنان مومن و انساندوست براي كمك به يك خانواده رنجيده] آمنه شيخ همسر فداكار مردي كه شكل صورت اش از بين رفته است در گفت و گو با همكارمان حيدر رضايي جزئيات و ماوقع حادثه اي كه منجر به سوختن صورت همسرش گرديده تشريح نمود. وقتى پاى عشق به ميان مى آيد، وقتى بنا بر اين گذاشته مى شود كه خوبى را با خوبى جواب داد، وقتى قرار مى شود كه وفادارى حرف اول را بزند، آن وقت است كه بناى زندگى براساس همان پيمانى كه سر سفره عقد گذاشته مى شود، پايه گذارى مى شود. آن وقت است كه عشق هاى پاك روزهاى اول آشنايى و وفادارى از ياد نمى رود و براى هميشه در آسمان زندگى مى درخشد. آن وقت است كه سربالايى هاى زندگى سخت و طاقت فرسا به نظر نمى آيد. آمنه شيخ زنى است روستايى كه سالهاست با عشق و اميد به آينده و توكل به خدا نشسته و ذره و ذره عشق نثار مردى كرده است كه روزى به عنوان همسر پاى در خانه اش گذاشته است.محبت را با محبت و خوبى را با خوبى چه زيبا پاسخ داده است. آمنه ۳۲ ساله است خودش مى گويد: من و موسى هرچند فاميل بوديم ولى زياد همديگر را نمى ديديم. پدر و مادر موسى از هم طلاق گرفته بودند و موسى از پنج سالگى در خانه اى بزرگ مى شد كه نامادرى اش به او سخت مى گرفت، موسى در سايه اين سخت گيرى ها خودش را با شرايط وفق مى داد و در كار كشاورزى و دامدارى و نگهدارى چند خواهر و برادر كمك مى كرد به همين خاطر از كودكى آنقدر گرفتار بود كه كمتر ديده مى شد. يادم هست وقتى ۱۴ ساله شد، روستا را ترك كرد و به تهران آمد تا در تهران كار كند.آمنه به ياد عشق مى افتد و روزى كه به موسى علاقه مند شده بود. اشك در چشمانش حلقه مى بندد. - يادم هست كه موسى بعد از چند سال هر وقت به مرخصى مى آمد به خانه ما مى آمد و با اصرار از پدرم مرا مى خواست. پدرم مخالف بود. مى گفت او خيلى كم سن و سال است و نمى تواند از عهده مسؤوليت زندگى بربيايد من تا قبل از خواستگارى موسى به او فكر نكرده بودم ولى بعد از آن براى اولين بار عاشق شدم اما به علت احترام و حيايى كه آن روزها در دختران بود، سكوت كرده بودم. دلم براى موسى تنگ مى شد. او به داشتن اخلاق و رفتار خوب در ميان همه زبانزد بود. با اينكه سختى زياد كشيده بود ولى در سايه اين سختى ها خوب پرورش پيدا كرده بود. برق در چشمان آمنه مى درخشد يك روز با خواهرم در مورد محبت موسى حرف زدم. همان شد. خواهرم اصرار كرد و مادرم هم از پدرم خواست به موسى جواب مثبت بدهيم. من و موسى ازدواج كرديم و يك سال و نيم بعد من با او به اسلامشهر آمدم. موسى در يك خشكشويى كار مى كرد.موسى خيلى با من مهربان بود. از محل كارش كه به خانه مى آمد مرا با خودش بيرون مى برد به خاطر اينكه از خانواده ام دور بودم و دلم تنگ مى شد به من توجه زيادى مى كرد. مى گفت هرچه دوست دارى براى خودت تهيه كن برايم هديه مى خريد، تمام تلاش موسى اين بود كه من احساس خوشبختى كنم. موسى به من عشق كردن و محبت ورزيدن را در آن سالها ياد داد. وقتى فرزند اولمان كه دختر بود به دنيا آمد او مثل يك مادر به من توجه كرد. مادرم از من دور بود ولى با وجود موسى من احساس مى كردم مادرم در كنارم است و هيچ مشكلى ندارم. خوشبختى من با تولد فرزند دوم ما بيشتر شد. شوهرم كارش را عوض كرد و در يك شركت سرايدار شد اين باعث شد كه من و او وقت بيشترى در كنار هم داشته باشيم. همان موقع با پس اندازى كه كرده بوديم خانه نيمه سازى خريد كه تنها زيرزمين آن ساخته شده بود، هرچند اين زمين در جاى دورافتاده اى در اطراف كرج بود ولى ما راضى بوديم. زن به دو سال قبل برمى گردد به ياد روزى كه براى رفتن به عروسى از خانه بيرون رفته بودند ولى... شهريور سال ۸۲ و روز نيمه شعبان بود. براى عروسى يكى از بستگان بايد به قزوين مى رفتيم. با موسى و بچه ها سوار موتورسيكلت شديم. هوا كم كم داشت تاريك مى شد. بعد از پمپ بنزين در اتوبان در يك لحظه مينى بوس به طرف ما منحرف شد، نمى دانم چه شد كه كنترل موتور از دست موسى خارج شد و ما با سرعت به طرف حاشيه منحرف شديم. موسى براى اينكه اتفاقى براى ما نيفتد موتور را رها نكرد من و بچه ها روى زمين پرت شديم و او محكم به گاردريل برخورد كرد. با اينكه زخمى شده بودم به طرف شوهرم دويدم. او با صورت روى زمين افتاده و خون اطرافش را گرفته بود. از زانويش خون فوران مى كرد. با چادرم زانويش را بستم. سرش را بلند كردم، نمى دانيد چه حالى شدم. نيمى از صورت موسى نابود شده بود. موسى ديگر بينى نداشت. يعنى او همان شوهر من بود؟ موسى بى هوش بود و من در حال بى هوشى. نمى توانستم باور كنم. يك دفعه متوجه دخترم شدم. جلو رفتم و نگذاشتم كه صورت پدرش را ببيند. روسرى از سر او برداشتم و روى صورت موسى انداختم. مردم جمع شده بودند همه فكر مى كردند موسى در حال مرگ است. پليس آمد و گفت بايد صبر كنى تا آمبولانس بيايد. گريه مى كردم. چادر عروسى را روى زمين پهن كردم با كمك چند نفر موسى را درون آن گذاشتيم به مأمور پليس گفتم: نگذار بچه هايم يتيم شوند. موسى را در ماشين پليس گذاشتيم و به طرف بيمارستان شهيد رجايى قزوين راه افتاديم. پزشكان او را در آن حال كه ديدند گفتند زنده نمى ماند ولى با اين حال او را به اتاق عمل بردند راهى براى تنفس موسى وجود نداشت. بعد از چند ساعت جراحى زير حنجره او را شكافتند و چشمش را تخليه كردند. موسى ديگر صورت نداشت. به من گفتند بايد پاى او را هم قطع كنيم. دست به آسمان بردم. با خدا حرف زدم. خدايا من به عشق اين مرد از روستا به تهران آمدم در اين شهر غريب مرا و دو بچه ام را تنها نكن. خدايا آرزو دارم با موسى در حالى كه روى پاى خودش ايستاده به خانه برگردم. اگر موسى زنده نماند به خانه برنمى گردم. خدايا به من مهلت بده تا بتوانم خوبى هايش را جبران كنم. موسى بى هوش بود. پزشكى كه بى تابى ام را ديد گفت: او زنده نمى ماند. اگر هم بماند ديگر صورت ندارد. او را مى خواهى چكار؟ روز بعد شوهرم را مرخص كردند در حالى كه حتى زخم هاى صورت را نشسته بودند تا سنگريزه ها از آن بيرون برود. موسى را به تهران آورديم هيچ بيمارستانى او را پذيرش نمى كرد، مى گفتند فايده ندارد، مى گفتند بايد ۳۰ ميليون تومان به حساب بيمارستان بريزى. بالاخره با وساطت يك پزشك موسى در بيمارستانى بسترى شد. يك متخصص بعد از معاينه موسى گفت بايد فوراً يك جراحى روى سر شوهرت بشود. شوهرم را جراحى كردند. تا ۲۰ روز موسى در كما بود. در تمام آن روزها كنارش بودم. آن روز شروع به حرف زدن با او كردم. شعرى را كه دوست داشت، برايش خواندم. از عشق و تنهايى ام برايش گفتم. به او گفتم مى دانم به خاطر اينكه بلايى سر من و بچه ها نيايد خودش را فداكرده است. در يك لحظه احساس كردم انگشت دستش حركت كرد. دستش را در دستانم گرفتم. صدايش زدم و موسى آرام چشم باز كرد. گفتم موسى من را مى شناسى؟ سرش را تكان داد. اشك هايم مى ريخت و من به خاطر اينكه خدا نور اميد را به قلب من تابانده بود، سپاسگزار بودم. تهران را نمى شناختم. به سختى به چند داروخانه مى رفتم و براى شوهرم دارو مى خريدم. موسى نمى توانست صحبت كند چون در فك بالا و بينى اش به شدت آسيب وارد شده بود. من و موسى به زبان اشاره با هم حرف مى زديم. همان موقع در پاى او پلاتين گذاشتند. روز و شب از كنار موسى تكان نمى خوردم. پايين تخت موسى پتويى را كه پرستاران داده بودند مى انداختم. براى اينكه اگر موسى در نيمه شب درد داشت بتوانم متوجه شوم و پرستار را صدا كنم. نخى به دست او بسته بودم و سر ديگر نخ را به دست خودم بسته بودم تا با حركت دستش متوجه شوم همه پزشكان مى آمدند تا من و موسى را ببينند. يكبار يكى از آنها گفت: ما با اين شغل و درآمد و موقعيت هيچوقت اين قدر مورد توجه نبوده ايم. خوشا به حال شوهرت كه اينقدر دوستش دارى.گفتم: آقاى دكتر شايد شما هيچوقت مثل موسى خوب نبوده ايد. دوماه از زمان تصادف گذشته بود. موسى نه فك بالا داشت نه بينى و نه كام. هوا مستقيم وارد دهانش مى شد. زبانش خشك شده بود و ترك هاى عميق و دردناكى داشت و نمى توانست حرف بزند. براى اينكه موسى متوجه نشود كه چه اتفاقى براى صورتش افتاده است شب ها پرده اتاق را مى كشيدم مبادا كه عكس خودش را در شيشه ببيند. يك روز با اصرار گفت: آمنه يك آينه به من بده. در يك لحظه ماندم چه كنم. به او گفتم: قبل از اينكه آينه بدهم بايد به حرفهاى من مثل قبل گوش كنى و آنها را باور كنى. به موسى گفتم از ديدن چهره ات نبايد ناراحت شوى و اميدت را ازدست بدهى. مهم اين است كه براى من هيچ چيز عوض نشده است. موسى آينه را گرفت. چند دقيقه شوكه شد و بعد شروع به گريه كرد. روى صورتش دست مى كشيد. نمى توانست حرف بزند. فقط با زبان اشك با من حرف مى زد. به او گفتم: به صورتت فكر نكن به بچه ها فكر كن و به زندگى مان كه بايد ادامه اش بدهيم. به او گفتم: از روزى كه تو به خانه نرفته اى من هم نرفته ام. به او گفتم: مثل تو چند ماهى است كه بچه هايم را نديده ام. به او گفتم: نذر كرده ام با تو به خانه برگردم. به او گفتم: نمى خواهم و نمى توانم اشك هايت را ببينم. يكى از پزشكان براى بينى او پيوندى زد آنها مى خواستند از اين طريق هوا داخل دهان موسى نرود و بتواند حرف بزند. دعا مى كردم پيوند بگيرد. بالاخره موسى حرف زد و توانست چيزى بخورد. خوشحال بودم كه او ديگر احساس ضعف و گرسنگى نمى كند. ۵ ماه و نيم طول كشيد تا موسى توانست غذا بخورد، حرف بزند، راه برود و به زندگى برگردد. بعد از تخفيف زياد هزينه بيمارستان را ۸ ميليون اعلام كردند. به هر سختى بود قرض كرديم و به خانه برگشتيم. موسى ديگر نمى توانست كار كند. بچه ها از موسى فرار مى كردند. قرض بود و سختى و خرج بچه ها. موسى در زيرزمين مشكل تنفسى داشت و حالت خفگى پيدا مى كرد. ۴۰ كيلو وزنش را از دست داده بود. يك سال و نيم گذشت و موسى ديگر نمى توانست به اين وضعيت ادامه دهد. مردى حاضر شده بود ماهى ۲۰ هزارتومان به ما كمك كند دوباره قرض كردم و طبقه بالا را به سختى ساختم. موسى بايد زندگى مى كرد. روحيه اش بهتر شد. ولى هنوز هم گاهى دردپا آزارش مى دهد. نيمه شب پايش را ورزش مى دهم. گاهى گريه مى كند. سنگ صبورش مى شوم. مى دانم او آرزو دارد مثل همه عطسه كند، بو كند و نفس بكشد، مى دانم چه زجرى مى كشد كه ترشحات بينى در مجراى تنفسى و دهانش وارد مى شود، مى دانم موسى جز خدا و من و بچه هايش هيچكس را ندارد. مى دانم... زن ساكت مى شود. دو مرواريد بزرگ اشك مى خواهند روى چهره اش بغلتند. زن از روزى كه با موسى به خانه برگشته سر زمين هاى كشاورزى مردم كارگرى كرده است. زن با تمام اين مشكلات از سال قبل براى اينكه مرد زندگى اش باور كند. زندگى براى آمنه دركنار او گرم ولذت بخش است بارديگر باردار شده است. آنها با ماهى ۸۰ هزارتومان كه از بيمه مى گيرند زندگى مى كنند. موسى ۲ سال است حتى حاضر نشده تا در خانه برود. او در اتاق تنها مانده است. عكس ها را گرفتم مى خواهم برويم كه موسى مى گويد: - اين زن، زن بزرگى است. شرمنده اش هستم. اى كاش مى شد چهره اى داشته باشم تا مردم را وحشت زده نكند و من مثل قبل از خانه بيرون مى رفتم و براى راحتى اين زن بزرگ لقمه نانى سر سفره مى آوردم.

Donnerstag, 11. Oktober 2007

بازداشت روناک صفازاده فعال کمپین در سنندج چهار شنبه18 مهر 1386 تغییر برای برابری : روناک صفازاده از اعضای فعال کمپین در سنندج در خانه اش بازداشت شد. به گزارش خبرگزاری حقوق بشر کردستان، صبح روز سه شنبه 17 مهر 1386 نيروهاي امنيتي ساعت 7 صبح با مراجعه به منزل او، پس از تفتيش منزل، وی را به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل كردند و برگه هاي بيانيه و دفترچه هاي كمپين و كيس كامپيوتر وي را نيز با خود بردند، گفته می شود که نیروهای امنیتی برخوردي خشن و غیر قانونی هم با خانواده او داشته اند. روناك صفازاده گرافیست و فعال در حوزه زنان و عضو انجمن زنان آذرمهر كردستان نیز هست. روز پیش از دستگیری، گویا در جشن شادی برای بچه ها که به مناسبت روز کودک برگزار شده بود به جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا پرداخته بود که طبیعتا جمع آوری امضا اقدامی علنی وکاملا قانونی است. اما درست صبح فردای آن روز سه اتومبیل به همراه 9 مامور به در خانه روناک می آیند واو را بازداشت می کنند. خانواده وی هنوز از وضعیت او اطلاعی ندارند

Mittwoch, 10. Oktober 2007

VVMIran Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. Postfach 91 11 22 30431 Hannover Tel.: +49 511 44 04 84 Fax: +49 511 261 7376 Email: info@bashariyat.de www.bashariyat.de گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در جمهوری اسلامی ایران شش ماهه اول سال ۱۳۸۶ جمع آوری و تنظیم: کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان 1 اکتبر 2007 از آن جائیکه انتخاب موارد نقض حقوق بشـر از میان رسانه های رسـمی و مورد تائید جمهوری اسلامی صورت گرفته ، این مجموعه تنها بازگوی بخش ناچیزی از رویدادهایی است که حقوق انسانی در خصوص عقیده و باورهای دینی مردم در آن توسـط حکومت نادیده انگاشـته شـده اسـت. مقدمـه : آنچه که پیش رو دارید گزینشی است ازمیان گزارشات نقض حقوق بشر که ماهیانه از سوی فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمریکای شـمالی منتشـر می گردد.این گزینش در محدوده ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر بوده و شامل موارد نقض آزادی عقیده پیروان ادیان ، مذاهب و گروه های اعتقادی مختلف در کشور ایران می باشد . از آن جائیکه انتخاب موارد نقض حقوق بشـر از میان رسانه های رسـمی و مورد تائید جمهوری اسلامی صورت گرفته ، این مجموعه تنها بازگوی بخش ناچیزی از رویدادهایی است که حقوق انسانی در خصوص عقیده و باورهای دینی مردم در آن توسـط حکومت نادیده انگاشـته شـده اسـت . آمار این گزارش به دو شکل متفاوت ارائه شده است . در بخش اول اطلاعات بر مبنای نوع جرمی که افراد به آن متهم شده اند گردآوری شده است. در بخش دوم آمار انواع مجازاتهایی را که بر اساس جرائم برشمرده شده در بخش اول ، از سوی مرجع قضایی حکومتی اعمال شده است را ارائه کرده ایم . برای اینکه ارتباط موضوعی مواردی را که دراین گزارش درج کرده ایم با نقض حقوق پیروان ادیان، مذاهب و اعتقادات گوناگون هر چـه بیشـتر روشـن نماییم توضیحات زیر را ضرورتا" ارائه میکنیم : 1 . ما معتقدیم که اعطای تقـدس الهی به یک نظام حکومتی و مسـئولین گرداننده آن ، خود بعنوان اصـلی ترین عامل نقض حقوق انسـانهای خدا باور است. چرا که این تقـدس بطور بدیهی در قالب فقط یک ایدئولوژی خاص تعریف میشود و در نتیجـه نمیتواند مورد باور و تاییـد پیروان بسیاری از ادیان ، مذاهب و اعتقادات از نوع دیگر قرار گیرد. بدین ترتیـب هر گونه نقـد عملکرد نظام حاکم یا تقاضای اعمال هرگونه اصـلاحاتی در روشـهای اداره کشور به مثابه مخالفت با یک پدیده قـدسـی و الهی تلقی شـده و جرم محسـوب میشـود . بدین ترتیب با مقدس شمردن نظام حکومتی ، این ابزارهای ابتدایی موجود در یک سیستم دموکراتیک ، یعنی انجام هرگونه نقد و اصلاحات از جامعه سلب میگردد. اهمیت این قضیه آنجا آشکار میشود که بدانیم این ابزارها از الزامات غیر قابل انکار یک جامعه برای پیشـبرد و بهبود امور دنیایی آن است و کاملا" مستقل از سرنوشت آخرت انسانهاست. پدید آوردن فضای نقد و نظارت در سطح عام یک جامعه و جلوگیری از تداخل روش اداره یک حکومت با اعتقادات شخصی آحاد جامعه و کاهش سطح وابستگی امنیت فردی مردم و ملی کشور به این نوع اعتقادات ، نشانگر توانایی یک سیستم در اداره امور مربوط به آن میباشد. بهمین دلیل ما گزارش انواع برخوردهای قضـایی با دگر اندیشان به بهانه ارتکاب جرمهایی نظیرتوهین به نظام مقدس ، تبلیغ علیه نظام، توهین به خمینی وخامنه ای ورفسنجانی و مصـباح یزدی و سایر مسئولین نظام را در این مجموعه لحاظ کردیم که متاسفانه از لحاظ آماری دراین گزارش دارای رتبه اول میباشد . 2 . ایجاد حرمـت و برتـری قانونی برای طـبقـه ای از آحاد جامعه که معتقد به یک ایدئولوژی خـاص هستند ( بطور ویژه در ایران به روحانیون مسـلمان شـیعه 12 امامی اصولی ) آشکارا اعمال یک تبعیض نسـبت به تمامی کسـانی اسـت که بهر دلیلی اعتقادی به باورهای فوق ندارند. این شیوه برخورد قانون یعنی پشتیبانی از یک طبقه اجتماعی خاص تجربه ای بسیار کهنه برای جوامع متمدن امروزی است که اصرار ورزیدن به اعمال آن تنها میتواند نشانه بی درایتی و یا سوء نیت گردانندگان حکومت ایران باشد . نمونه جرائمی مانند خدشه دار نمودن شأن طلاب ، توهین به افرادی که حرمت شرعی دارند را که توسط قوه قضائیه ایران با آن برخورد میشود میتوان از این دسـت شمرد. ذکر این توضیح ضروری است که مجریان قانون در اعمال برخورد ، چنین حرمتـی را بهیچ وجه برای افراد همتراز در سـایر ادیان و مذاهب و اعتقادات قائل نیستند. ( البته این را صرفا" از باب آشکار کردن اهداف نادرست قانون گذار بیان میکنیم و گرنه اعتقاد نداریم که اگر چنین امتیازی برای سایر ادیان قائل میشدند مشکل بر طرف میشد ) 3 . در نظر گرفتن مجازاتهای سنگین و غیر متناسب با جرم در قانون نظیر ارتداد ، عدم باور به خداوند و ... برای افرادی که ضمن برخورداری ازبلوغ فکری تمایل به گزینش و اختیار کردن دین ، مذهب و ایدئولوژی خاص مغایر با دین رسـمی کشـور را داشـته و یا قصـد تبلیغ آن اندیشـه خاص را دارند، نقض صـریح ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشـر میباشـد و طبیعتا" چنین مواردی را در این گزارش درج کرده ایم . 4 . تعریف نوع ویژه ای ازمجازاتهای غیر انسـانی در برابر ارتکاب اعمالی خاص که صـرفا" اقتباسـی از متون یک ایدئولوژی الهی میباشـد و درج آنها در مفاد قوانین اسـاسی ، جزائی و مدنی کشور ، عملا" موجب اعمال محدودیتهای اجتماعی و فردی فراوانی برای پیروان سـایر ادیان ، مذاهب و مکاتب فکری بوده و در نتیجه نقض مواد بسـیاری از اعلامیه جهانی حقوق بشـر به حسـاب میآید. احکام شـلاق و تازیانه ، سـنگسـار ، قطع اعضای بدن ، انواع قصـاص و اعـدام در برابر ارتکاب جرائمی مانند سرقت ، مشـروب خواری ، شرکت در مراسم میهمانی ، رقص یا روابط جنسـی و ... نمونه ای از این موارد بشـمار میروند . 5 . در بسـیاری از موارد انسـانها در جامعه ایران در برابر ارتکاب اعمالی مورد مجازات قرار گرفته اند که در اصـالت مبنای آن جرم تردیدهای اسـاسی وجود داشـته و صـرفا" تلقی انحصـاری قانونگذار از برخی باورهای سـنتی و ایدئولوژیک موجب تعریف آن بعنوان یک جرم بوده اسـت. حجاب ، روابط بین زن و مرد و نیز سوءاستفاده از اصطلاحات مبهمی چون عفت عمومی شـاید از بهترین نمونه هایی باشنـد که در این رابطه میتوان به آن اشـاره نمود و مورد استناد قانون برای اعمال مجازات هستند. از دو منظر این نمونه ها شـکل بارزی از نقض حقوق بشـر میباشنـد : - اول آن که قالب تعریف این جرم بهیچ وجه دارای مرز مشـخصی نیسـت لذا در بسـیاری موارد اگر حتی اکثریت جامعه هم همسـو با باورهای دینی طبقه قانونگذار باشـند از گزند مجازات در امان نیسـتند . - دوم آن که با اعمال سلیقه ای مجازات برای چنین جرائمی ، طیف وسـیعی از انسـانهایی که در چهارچوب اعتقادی شان این موارد از مظاهر جرم بشمارنمیرود را یا از دایره فعالیتهای اجتماعی خارج کرده یا آنها را کاملا" محدود میسـازد و در نهایت جامعه و فرد را از برقراری یک رابطه مولد و سازنده متقابل محروم میکند . 6 . تبلیغ دین ، ایدئولوژی یا اعتقادی مغایر با اعتقاد حاکمان نیز از جمله جرائمی است که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ، از همان ابتدای پا گرفتن نظام ، با شدت فراوان با آن برخورد نموده است. چگونه است در حاکمیتی که سرمایه ملی و بودجه کشور و بسیاری از امکانات دولتی ( که ظاهرا" میبایست در جهت خدمت رسانی به مردم بکارگرفته شوند ) در آن در سطحی بسیار گسترده به مصرف تبلیغ ایدئولوژی مورد باورحکومت میرسد ، افراد دگراندیش و یا باورمند به سایر ادیان حتی با صرف هزینه شخصی در صورت اجرای عمومی مراسم یا اشاعه افکار مورد باور خود در سطح عام با شدیدترین برخوردها مواجه میشوند ، نتایج ناخوشایند این رویه انزوای بخش قابل توجهی از پیکره اجتماع است که هزینه های آن را نه تنها حاضرین بلکه وارثین آینده این مرز و بوم تا سالیان دراز به اجبار خواهند پرداخت. ترور رهبران و اندیشمندان ایرانی پیرو آیین زرتشت در خارج از کشور ، محرومیت از تحصیلات دانشگاهی هموطنان بهایی ، رو آوردن ایمانداران بسیاری از گرایشات آیین مسیحی در ایران به عبادت در محفلهای خصوصی و کلیساهای خانگی ، جلوگیری از برگزاری و سرکوب نظامی مراسم عمومی دراویش گنابادی در شهر قم ، توقیف اموال و اعمال انواع فشارهای غیرقانونی برهموطنان یهودی و مهاجرت وسیع بسیاری از این هموطنان به خارج از کشور معدودی از فجایع و خسارات ناشی از عملکرد حاکمین فعلی است . آنچه که به اختصـارطی موارد فوق بیان شـد صـرفا" اشاره ای کوتاه بوده تا ذهن مخاطب محترم را در مواجهه با آمار این گزارش تا حدودی آشنا سـازد و اعتقاد راسـخ داریم که بررسـی کارشـناسی وسـیع و همه جانبه ای لازم اسـت تا بتوان به شـناخت کاملی از عوامل قانونی و یا عرفی رایج در جامعه ایران که موجبات خدشـه دار نمودن شـان انسـانی آحاد مختلف مردم را پدید آورده اند ، دسـت یافت . اما در عین حال تردیدی نیست که تجربه حاکمیت 30 ساله اسلامی فعلی در ایران ، یک تجربه شکست خورده است. از هر منظری که به ارزیابی عملکرد این نظام ( با همه تغییرفرمهایی که تصادفا" یا به اجبار دچار آن شد ) بنشینی ، هیچ دستاورد ارزشمندی را نمیتوان یافت. بلکه برعکس مشکلات عمیقی را در تمامی زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی برای کشور ببار آورده که آن را میتوان یک فاجعه تاریخی تلقی نمود. در حال حاضرعدم کارآیی و به تعبیر بهتر شکسـت کامل روش برخوردی ایدئولوژیک جمهوری اسـلامی در ایجاد تحولی مثبت و متعالی در جامعه ایران حتی دردستیابی به سطح اخلاقیات مورد نظر ایدئولوژی فوق ( فرضی که در آن تردیدهای اساسی وجود دارد) بر عموم آگاهان آشکار است.تلاش ما در کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان افزایش و گسترش سطح این آگاهی در میان طبقات مختلف مردم است . در پایان آرزومندی اعضای این کمیته را برای دستیابی به جامعه و حکومتی در ایران بیان میداریم که سـرنوشـت این دنیای انسـانها در آن به دسـتان شـایستگان سـپرده شـود و رسـتگاری اخروی تمامی انسـانها نیز به اختیار خود و خداوند باشـد و بس . جدول مقایسه ای نقض حقوق پیروان ادیان به تفکیک موضوع و ماه ( در 6 ماهه اول 1386 ) احکام صادره شهریور مرداد تیر خرداد اردیبهشت فروردین موضوع 39 37 34 21 26 11 اعدام 55 21 45 17 20 14 محکوم به اعدام - - 1 - - - سنگسار - - 9 2 - - محکوم به سنگسار 75 3 21 8 14 12 محاکمه و بازجوئی 8 8691 14 - 145 9 احضار به دادگاه 6 7 12 5 7 8 حبس و زندان 37 - 9613 5164 17097 1 بازداشت و دستگیری 9 1 4 3 1 1 توقیف اموال و یا جریمه نقدی - 1 3 - 5 - شلاق 4 - - - 3 - قطع اعضای بدن - - 1 2 4 - توقیف نشریه - - - - 1 - لغو جلاسات سخنرانی - 977000 648501 2199 5546 - تذکر شفاهی برای بد حجابی 1 3 - 13 - - اخراج و یا تعلیق از کار - 1849 25199 - - - اخذ تعهد کتبی برای بد حجابی جدول مقایسه ای نقض حقوق پیروان ادیان به تفکیک موضوع و ماه ( در 6 ماهه اول 1386 ) جرائم انتسابی شهریور مرداد تیر خرداد اردیبهشت فروردین موضوع 4 1 3 2 3 2 انتشار مطالب و یا تصاویر خلاف عفت عمومی 8 19 33 22 13 7 تبلیغ علیه نظام مقدس و توهین به مسئولان - 1 4 - - 1 هتک حرمت روحانیت و شان طلاب 1 - 3 - 3 - توهین به مقدسات 40 325 138 2 579 8 زنا ، شرب خمر ، رقص .... - 1 2 2 1 3 تبلیغات دینی و عقیدتی 17 8 2 3 - 2 مفسد و محارب 19 - - - 29 17 اقدام علیه امنیت ملی 47 980975 547732 2609 208120 - پوشش نامناسب و بدحجابی 11 4396 3178 4800 - - اراذل و اوباش جدول مقایسه ای نقض حقوق پیروان ادیان در 6 ماهه اول 1385 – 1386 عناوین جرائم انتسابی 6 ماهه اول 1386 6 ماهه اول 1385 عناوین جرائم انتسابی 15 13 انتشار مطالب و یا تصاویر خلاف عفت عمومی 102 53 تبلیغ علیه نظام مقدس و توهین به مسئولان 6 2 هتک حرمت روحانیت و شان طلاب 7 8 توهین به مقدسات 1092 8 زنا ، شرب خمر ، رقص .... 49 29 تبلیغات دینی و عقیدتی 32 18 مفسد و محارب 981022 63968 اقدام علیه امنیت ملی 65 - پوشش نامناسب و بدحجابی 12385 - اراذل و اوباش عناوین احکام صادره 6 ماهه اول 1386 6 ماهه اول 1385 عناوین احکام صادره 168 10 · اعدام 150 13 · محکوم به اعدام 1 4 سنگسار 11 - محکوم به سنگسار 133 46 محاکمه و بازجوئی 8867 16 احضار به دادگاه 45 26 حبس و زندان 31912 133 بازداشت و دستگیری 19 10 توقیف اموال و یا جریمه نقدی 9 107 شلاق 7 - قطع اعضای بدن 7 5 توقیف نشریه 1 4 لغو جلاسات سخنرانی 977000 63968 تذکر شفاهی برای بد حجابی 17 12 اخراج و یا تعلیق از کار 27048 - اخذ تعهد کتبی برای بد حجابی · در اعدام های 6 ماهه اول 1386 تعداد 2 مورد زیر 18 سال می باشد. · در محکومین به اعدام 6 ماهه اول 1386 تعداد 2 مورد زیر 18 سال می باشد. كانون دفاع از حقوق بشر ايران – آلمان كميته دفاع از حقوق پيروان اديان مهر ماه 1386
VVMIran Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. Postfach 91 11 22 30431 Hannover Tel.: +49 511 44 04 84 Fax: +49 511 261 7376 Email: info@bashariyat.de www.bashariyat.de "فعالين ايران دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی" عضو "ائتلاف جهانی برای لغو حکم اعدام" – World Coalition against the death penalty وضعيت اعدام در ايران گزارش سال 2007 به مناسبت 18 مهر (10 اکتبر) روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام 18 مهر 1386 10 اکتبر 2007 مقدمه به مناسبت هيجدهم مهر (10 اکتبر) روز جهانی مبازره با اعدام و در جهت انعکاس اخبار نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر در ايران، "فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی" گزارش سالانه خود را پيرامون وضعيت اعدام در ايران به شرح زير به اطلاع عموم می رساند. اين گزارش در برگيرنده مشخصات افرادی است که در فاصله زمانی مهر ماه 1385 (اکتبر 2006) تا شهريور 1386 (سپتامبر 2007) در ايران حکم اعدام در مورد آنها صادر و يا اجرا شده است. اطلاعات مندرج در اين گزارش عمدتاً مبتنی بر اخبار خبرگزاريها، روزنامه ها و سايت های خبری متفاوت داخل کشور و برخی منابع خارج از ايران است. با توجه به سانسور خبری حاکم بر منابع داخل کشور و عدم انتشار و يا انتشار ناقص خبرهای مربوط به اعدام شده گان و محکومين به اعدام؛ اين گزارش منعکس کننده بخشی از موارد اعدام در ايران است. گزارش موجود حاوی دو ليست "اعدام شده گان" و " منتظرين اجرای حکم اعدام" به شرح زير است: اعدام شده گان (ليست شماره 1): بنا بر اين ليست؛ · مجموعاً حکم اعدام 265 نفر در فاصله زمانی یاد شده به اجرا در آمده است. که نسبت به سال قبل 140 درصد افزايش را نشان ميدهد. · 3 نفر از آنها زن هستند. · 34 نفر زندانی سياسی بوده اند. که تعداد آنها حدود شش برابر سال قبل است. · اعدام در ملاء عام نسبت به سال گذشته بيش از دو برابر افزايش داشته است که به 100 مورد بالغ می گردد. · يک نفر از محکومين به اعدام در ملاء عام سنگسار شده است. · از 77نفر از اعداميان که سنشان در اين گزارش آمده است؛ 47 نفر آنها تا 30 سال سن و 30 نفر آنها از 30 سال به بالا هستند. بالاترين سن فرد اعدام شده 65 سال است. · اطلاعات در باره هويت 57 نفر از آنها بطور ناقص بدست آمده است. منتظرين اجرای حکم اعدام (ليست شماره 2): بنابر اين ليست؛ · 218 نفر منتظر اجرای حکم اعدام هستند، که حکم اعدامشان در فاصله زمانی اين گزارش صادر شده است. ضمناً طبق اطلاعات بدست آمده، حکم اعدام 39 نفر ديگر - که از سالهای پيش حکم اعدام دريافت کرده بودند - مجدداً به تاييد ديوان عالی کشور رسيده است. قابل ذکر است که اسامی اين افراد در اين ليست موجود نيستند. · نسبت تعداد صدور احکام اعدام در مقايسه با سال قبل 60 درصد افزايش داشته است. · 11 نفر به سنگسار محکوم شده اند . · 26 نفر از آنها زن هستند. · 5 نفر زندانی سياسی اند. · از ميان 98 نفر که در مورد سنشان اطلاعاتی موجود بوده است؛ 4 نفر زير 18 سال سن، 63 نفر بين 18 تا 30 سال و 31 نفر بالاتر از 30 سال سن دارند. · لازم به ذکر است که 7 نفر هنگام ارتکاب جرم زير 18 سال سن داشته اند. · اطلاعات در باره هويت 76 نفر از آنها بطور ناقص بدست آمده است. 18 مهر 1386 10 اکتبر 2007
VVMIran Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. Postfach 91 11 22 30431 Hannover Tel.: +49 511 44 04 84 Fax: +49 511 261 7376 Email: info@bashariyat.de www.bashariyat.de "فعالين ايران دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی" عضو "ائتلاف جهانی برای لغو حکم اعدام" – World Coalition against the death penalty وضعيت اعدام در ايران گزارش سال 2007 به مناسبت 18 مهر (10 اکتبر) روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام 18 مهر 1386 10 اکتبر 2007 مقدمه به مناسبت هيجدهم مهر (10 اکتبر) روز جهانی مبازره با اعدام و در جهت انعکاس اخبار نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر در ايران، "فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی" گزارش سالانه خود را پيرامون وضعيت اعدام در ايران به شرح زير به اطلاع عموم می رساند. اين گزارش در برگيرنده مشخصات افرادی است که در فاصله زمانی مهر ماه 1385 (اکتبر 2006) تا شهريور 1386 (سپتامبر 2007) در ايران حکم اعدام در مورد آنها صادر و يا اجرا شده است. اطلاعات مندرج در اين گزارش عمدتاً مبتنی بر اخبار خبرگزاريها، روزنامه ها و سايت های خبری متفاوت داخل کشور و برخی منابع خارج از ايران است. با توجه به سانسور خبری حاکم بر منابع داخل کشور و عدم انتشار و يا انتشار ناقص خبرهای مربوط به اعدام شده گان و محکومين به اعدام؛ اين گزارش منعکس کننده بخشی از موارد اعدام در ايران است. گزارش موجود حاوی دو ليست "اعدام شده گان" و " منتظرين اجرای حکم اعدام" به شرح زير است: اعدام شده گان (ليست شماره 1): بنا بر اين ليست؛ · مجموعاً حکم اعدام 265 نفر در فاصله زمانی یاد شده به اجرا در آمده است. که نسبت به سال قبل 140 درصد افزايش را نشان ميدهد. · 3 نفر از آنها زن هستند. · 34 نفر زندانی سياسی بوده اند. که تعداد آنها حدود شش برابر سال قبل است. · اعدام در ملاء عام نسبت به سال گذشته بيش از دو برابر افزايش داشته است که به 100 مورد بالغ می گردد. · يک نفر از محکومين به اعدام در ملاء عام سنگسار شده است. · از 77نفر از اعداميان که سنشان در اين گزارش آمده است؛ 47 نفر آنها تا 30 سال سن و 30 نفر آنها از 30 سال به بالا هستند. بالاترين سن فرد اعدام شده 65 سال است. · اطلاعات در باره هويت 57 نفر از آنها بطور ناقص بدست آمده است. منتظرين اجرای حکم اعدام (ليست شماره 2): بنابر اين ليست؛ · 218 نفر منتظر اجرای حکم اعدام هستند، که حکم اعدامشان در فاصله زمانی اين گزارش صادر شده است. ضمناً طبق اطلاعات بدست آمده، حکم اعدام 39 نفر ديگر - که از سالهای پيش حکم اعدام دريافت کرده بودند - مجدداً به تاييد ديوان عالی کشور رسيده است. قابل ذکر است که اسامی اين افراد در اين ليست موجود نيستند. · نسبت تعداد صدور احکام اعدام در مقايسه با سال قبل 60 درصد افزايش داشته است. · 11 نفر به سنگسار محکوم شده اند . · 26 نفر از آنها زن هستند. · 5 نفر زندانی سياسی اند. · از ميان 98 نفر که در مورد سنشان اطلاعاتی موجود بوده است؛ 4 نفر زير 18 سال سن، 63 نفر بين 18 تا 30 سال و 31 نفر بالاتر از 30 سال سن دارند. ل · ازم به ذکر است که 7 نفر هنگام ارتکاب جرم زير 18 سال سن داشته اند. · اطلاعات در باره هويت 76 نفر از آنها بطور ناقص بدست آمده است. 18 مهر 1386 10 اکتبر 2007 ليست شماره 1: اعدام شده گان تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 30-07-1385 روزنامه اعتماد آمل مرد 45 الف علی 1 30-07-1385 روزنامه اعتماد آمل مرد 37 الف محمد 2 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد نارویی* بهزاد 3 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد هرمزی* محمد امین 4 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد شیخ حسینی* عبدالله 5 14-08-1385 سایت خبری بازتاب ایرانشهر مرد آسکانی* محمد 6 21-08-1385 فعالان حقوق بشر در ایران تهران مرد المنشی* جواد 7 09-08-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد مینکی پرویز 8 10-08-1385 روزنامه اعتماد ملی گرگان مرد م الف 9 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد گلزاری محسن 10 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد کهزاری نادر 11 10-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد کهزاری مجید 12 13-08-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد محمد رضا 13 13-08-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد بدون هویت 14 13-08-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد بدون هویت 15 13-08-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد بدون هویت 16 13-08-1385 روزنامه ایران زابل مرد غلامیان مقدم محب علی 17 14-08-1385 سایت بازتاب ایرانشهر مرد قیوص نجیب الله 18 17-08-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد 36 م م 19 23-08-1385 خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا ) کرمانشاهان مرد درویشی شهاب 20 27-08-1385 ایسکا نیوز تایباد مرد ع ن 21 27-08-1385 ایسکا نیوز تایباد مرد ر الف 22 27-08-1385 ایسکا نیوز تایباد مرد چ اف 23 27-08-1385 ایسکا نیوز تایباد مرد ت غ 24 27-08-1385 ایسکا نیوز تایباد مرد ر ج 25 30-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی مینو دشت مرد جعفر زاده مختار 26 30-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی مینو دشت مرد حسینی سید ابوالقاسم 27 30-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی مینو دشت مرد تورانی روح اله 28 30-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی مینو دشت مرد بهزاد پور حسن 29 30-08-1385 روزنامه جمهوری اسلامی مینو دشت مرد سپرکو اسماعیل 30 29-09-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) اهواز مرد مطیری نژاد* علی 31 29-09-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) اهواز مرد سلیمانی* عبدالله 32 29-09-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) اهواز مرد بنی تمیم* مالک 33 04-09-1385 روزنامه کیهان کرمانشاهان مرد بدون هویت 34 06-09-1385 روزنامه جمهوری اسلامی کرمان مرد رفیعی محمد رضا 35 12-09-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد مراد قلی عوض 36 12-09-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد شیخی جمشید 37 12-09-1385 روزنامه جمهوری اسلامی لنگرود مرد 23 جشیره کامران 38 12-09-1385 روزنامه جمهوری اسلامی لنگرود مرد 25 محقق منتظری مسعود 39 18-09-1385 روزنامه ایران میاندوآب مرد بدون هویت 40 21-09-1385 روزنامه ایران جهرم مرد افسانه علی محمد 41 23-09-1385 فعالان حقوق بشر در ایران سمنان مرد 22 منتظری ابوالفضل 42 27-09-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان نقده مرد کرد رسول 43 28-09-1385 ایسکا نیوز رفسنجان مرد الف غلام 44 28-09-1385 ایسکا نیوز رفسنجان مرد گ نوراحمد 45 28-09-1385 ایسکا نیوز رفسنجان مرد الف شاهمیر 46 28-09-1385 ایسکا نیوز بم مرد ر بهروز 47 28-09-1385 ایسکا نیوز بم مرد ق محمد 48 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد 28 حسین قلی 49 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد 20 یدالله 50 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد حسین 51 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد 22 وحید 52 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد محمد هادی 53 29-09-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد خیرالله 54 04-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد شه بخش محمد 55 04-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد نارویی چنگیز 56 04-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد باقری علی 57 07-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد حسن زهی یوسف 58 07-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد بندو پردل 59 09-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی سراوان مرد امان اله 60 10-10-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد 27 الف ح 61 12-10-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 22 باتمانی ناصر 62 13-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد رضا 63 13-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد ازبک نظیر 64 13-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد رسول 65 14-10-1385 روزنامه ایران اصفهان مرد 43 بدون هویت 66 20-10-1385 روزنامه کیهان تنکابن مرد سوسن بهاری مهدی 67 21-10-1385 خبرگزاری فارس اصفهان مرد علیرضا 68 25-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی اهواز مرد ح م 69 25-10-1385 روزنامه جمهوری اسلامی اهواز مرد س س 70 25-10-1385 روزنامه کیهان نور مرد مقصودی اسکندر 71 25-10-1385 روزنامه کیهان نور مرد عبدی وحید 72 25-10-1385 روزنامه کیهان نور مرد جمشید 73 26-10-1385 روزنامه کیهان قم مرد 33 الف محمود 74 27-10-1385 روزنامه ایران اصفهان مرد 20 آرش 75 28-10-1385 روزنامه ایران اصفهان مرد هوشنگ 76 02-11-1385 روزنامه جمهوری اسلامی ایرانشهر مرد سیاه کمری تورج 77 05-11-1385 سازمان حقوق بشر اهواز اهواز مرد 28 چعب پور* محمد 78 05-11-1385 سازمان حقوق بشر اهواز اهواز مرد 26 فرج الله چعب* عبدالامیر 79 05-11-1385 سازمان حقوق بشر اهواز اهواز مرد 34 خضیراوی* خلف 80 05-11-1385 سازمان حقوق بشر اهواز اهواز مرد 24 عساکره* علیرضا 81 25-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 24 نجم الدین 82 25-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد محمود 83 25-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 27 بهروز 84 25-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد رضا 85 25-11-1385 رادیو فردا اهواز مرد 34 سنواتی* عبدالرضا 86 25-11-1385 رادیو فردا اهواز مرد 30 آلبوغیش* ماجد 87 25-11-1385 رادیو فردا اهواز مرد 41 سلامات* قاسم 88 25-11-1385 رادیو فردا اهواز مرد سواری* ریسان 89 30-11-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) زاهدان مرد شنبه زهی* نصراله 90 24-12-1385 روزنامه جمهوری اسلامی زاهدان مرد سریر* احمد 91 08-12-1385 روزنامه جمهوری اسلامی قم مرد 26 صادقی محمد 92 10-12-1385 روزنامه جمهوری اسلامی اردبیل مرد 26 بدون هویت 93 17-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد 18 رحیمی محمد حسن 94 17-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد 25 عادل 95 17-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد 50 بدون هویت 96 17-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد 37 سیامک 97 17-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد 25 بابک 98 13-01-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد بدون هویت 99 13-01-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد بدون هویت 100 08-01-1386 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد حاج محمدی حسین 101 21-01-1386 روزنامه جمهوری اسلامی اراک مرد ص بهرام 102 21-01-1386 روزنامه جمهوری اسلامی اراک مرد ص محمد 103 21-01-1386 روزنامه جمهوری اسلامی اراک مرد ح مجید 104 23-01-1386 روزنامه جمهوری اسلامی کرمان مرد ابراهیمی رمضان 105 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 24-01-1386 کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان ارومیه مرد فرهوده* حسین 106 26-01-1386 روزنامه ایران مرودشت مرد 25 همایون 107 27-01-1386 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان کردستان مرد زرکندی* خالد 108 28-01-1386 روزنامه جمهوری اسلامی رودبار مرد 40 سحابی عباسعلی 109 01-02-1386 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 22 شیر محمدی جمال 110 01-02-1386 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 37 طاهر مرادی حبیب اله 111 04-02-1386 روزنامه جمهوری اسلامی بندرعباس مرد 55 گ عین اله 112 04-02-1386 روزنامه جمهوری اسلامی بندرعباس مرد 33 ن عبدالرحمان 113 04-02-1386 روزنامه جمهوری اسلامی بندرعباس مرد ش ابوالحسن 114 04-02-1386 خبرگزاری فارس مرودشت مرد بدون هویت 115 04-02-1386 خبرگزاری فارس داراب مرد 48 بدون هویت 116 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد 35 ک بهاالدین 117 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد 38 الف حمید 118 13-02-1386 خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) رودان مرد سالاری م 119 13-02-1386 خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) رودان مرد هاشمی ز 120 19-02-1386 روزنامه ایران راور مرد بدون هویت 121 19-02-1386 روزنامه ایران راور مرد بدون هویت 122 19-02-1386 روزنامه ایران راور مرد بدون هویت 123 19-02-1386 روزنامه ایران راور مرد بدون هویت 124 19-02-1386 روزنامه ایران راور مرد بدون هویت 125 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 126 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 127 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 128 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 129 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 130 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 131 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 132 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 133 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 134 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 135 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 136 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 137 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 138 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 139 24-02-1386 روزنامه قدس مشهد مرد بدون هویت 140 26-02-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد الف محمد صفر 141 26-02-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 35 ب جمال الدین 142 26-02-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 28 مارامایی بهزاد 143 26-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد 52 ب عبدالرحمن 144 31-02-1386 خبرگزاری سلام سراوان مرد اسکانی عبدالحق 145 03-03-1386 روزنامه جمهوری اسلامی ایرانشهر مرد خاشی علی 146 04-03-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) شیراز مرد بدون هویت 147 10-03-1386 سايت ميدان تهران زن معصومه 148 06-03-1386 فعالان حقوق بشر در ایران تهران مرد جعفر زاده* محمد علی 149 08-03-1386 روزنامه کیهان بیرجند مرد بدون هویت 150 08-03-1386 روزنامه کیهان بیرجند مرد بدون هویت 151 08-03-1386 روزنامه کیهان بیرجند مرد بدون هویت 152 08-03-1386 روزنامه کیهان بیرجند مرد بدون هویت 153 08-03-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد قنبر زهی * سعید 154 11-03-1386 فعالان حقوق بشر در ایران تهران مرد جابری* محمد 155 21-03-1386 روزنامه ایران گرگان مرد 23 بدون هویت 156 21-03-1386 روزنامه ایران کازرون مرد سیروس 157 24-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد 22 مسلم 158 23-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد 50 غلامحسین 159 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد 40 صفدر 160 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد 41 شکور 161 24-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد 27 عبدالرضا 162 24-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد 36 خوشبخت محسن 163 26-03-1386 روزنامه اعتماد ملی بندرعباس مرد 24 قاسم 164 26-03-1386 روزنامه اعتماد ملی بندرعباس مرد 24 کاووس 165 26-03-1386 روزنامه اعتماد ملی بندرعباس مرد 30 مالک 166 26-03-1386 روزنامه اعتماد ملی بندرعباس مرد 23 س جواد 167 03-04-1386 روزنامه ایران کرج مرد معروف به سنجرانی غفار 168 05-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) خراسان شمالی مرد بدون هویت 169 11-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی خمینی شهر مرد 33 ش مصطفی 170 17-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی اصفهان مرد 23 الف اکبر 171 08-04-1386 روزنامه اعتماد ملی قزوین مرد 47 کیانی** جعفر 172 19-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی شیراز مرد 22 پرهام نوید 173 19-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی بیرجند مرد مددی حسین 174 21-04-1386 خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) فسا مرد ف عبدالله 175 25-04-1386 روزنامه ایران اراک مرد م م 176 24-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی تبریز مرد 24 رضا 177 24-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی تبریز مرد 23 فرهاد 178 24-04-1386 روزنامه جمهوری اسلامی تبریز زن 29 حوریه 179 28-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 27 مجید 180 28-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد احمد 181 28-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 26 مصطفی 182 30-04-1386 روزنامه اعتماد خرم آباد مرد ی و 183 31-04-1386 روزنامه کیهان زابل مرد مولایی نعیم 184 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد روح زاده حسین 185 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد صادقی ابوالفضل 186 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد اسکندری ابراهیم 187 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد دوستی سیامک 188 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد شاداب غلامحسین 189 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد رمضانی فاضل 190 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد مراد محمدی حاجت 191 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد دوست حسینی بابک 192 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد سارانی سرور 193 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد زهین مبرهن اکبر 194 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد امین زاده رسول 195 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد توتازهی حمید 196 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد بهبودی سهراب 197 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد استاد حکیم محمد آصف 198 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد افشار طایفه 199 31-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد حسین پور رضا 200 04-05-1386 واحد مرکزی خبر ساری مرد بدون هویت 201 03-05-1386 روزنامه کیهان کرمانشاه مرد امین زاده محمود 202 10-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد م مهدی 203 10-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد ص هادی 204 10-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد و مهدی 205 10-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد س رضا 206 10-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مشهد مرد الف احمد 207 11-05-1386 روزنامه اعتماد مشهد مرد 23 ب محمد 208 11-05-1386 روزنامه اعتماد مشهد مرد 23 خ عبدالغفور 209 11-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 27 کاووسی فرد* مجید 210 11-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 22 کاووسی فرد* حسین 211 16-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد اسماعیل زهی* نور محمد 212 16-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد شه بخش* حلیم 213 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 16-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد اسماعیل زهی* عبدالعزیز 214 16-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد شه بخش* عبدالجمال 215 16-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد شه بخش* علی اکبر 216 17-05-1386 روزنامه کیهان گنبد کاووس مرد محمد خانی ناصر 217 18-05-1386 روزنامه جمهوری اسلامی ایرانشهر مرد بدون هویت 218 21-05-1386 روزنامه اعتماد بابلسر مرد تقی 219 23-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تایباد مرد ت م 220 23-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تایباد مرد ر م 221 27-05-1386 روزنامه کیهان زاهدان مرد میربلوچ زهی میرآبادی* سنا الله 222 28-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) ساوه مرد 24 مقيمی محمود 223 28-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) ساوه مرد 27 شارعی محمد 224 28-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) ساوه مرد 28 شارعی داود 225 22-06-1386 رادیو فردا اهواز مرد 38 سواری* محمد علی 226 22-06-1386 رادیو فردا اهواز مرد 33 نواصری* عبدالرضا 227 22-06-1386 رادیو فردا اهواز مرد 23 سواری* جعفر 228 31-05-1386 مجاهدین خلق ایران زاهدان مرد کردی تمندانی شکرالله 229 31-05-1386 مجاهدین خلق ایران زاهدان مرد چوبی حسین 230 03-06-1386 روزنامه اعتماد شیراز مرد ق الله قلی 231 12-06-1386 روزنامه کیهان ورامین مرد 28 روح افزا* امیر حسین 232 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) شیراز مرد قاسمی محمد 233 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) شیراز مرد برآهویی علیرضا 234 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) شیراز مرد محمود زهی گزآو 235 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) شیراز مرد قربانزاده عبدالرسول 236 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد زن آرمیده معصومه 237 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد شیره رهندل 238 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد سلجوقی غلامحسین 239 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد غلامی حسین 240 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد حسینی سید حسین 241 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد داودی رضا 242 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد افشار برجی محسن 243 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد برقانی محمد 244 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد سعیدی حسن رضا 245 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد خوش کردار اسماعیل 246 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد گل مجدی شرف الدین 247 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد حافظی فر محمود 248 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد سارایی محمد 249 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد خیاط آزاد جواد 250 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد جعفرزاده رضا 251 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد نادریان علی 252 14-06-1386 واحد مرکزی خبر مشهد مرد ذبیح الله حبیبی محمد سعید 253 17-06-1386 روزنامه ایران بندرعباس مرد 24 د علی 254 17-06-1386 روزنامه ایران بندرعباس مرد ط کریم 255 19-06-1386 سازمان حقوق بشر کردستان اورمیه مرد 40 شجاعی نیکو محمدرضا 256 20-06-1386 سایت خبری فارس قم مرد 49 حسین زاده ابر جسی محمد 257 20-06-1386 روزنامه اعتماد مشهد مرد معروف به جواد کثیف بدون هویت 258 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد اورنگ علی 259 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد طالبی داود 260 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد بزرکار مجید 261 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد منجمی مجید 262 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد بامری محمد 263 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد بامری عمر 264 21-06-1386 سایت خبری فارس ماهان ( کرمان ) مرد پور شیخعلی مهدی 265 ليست شماره 1: *زندانی سياسی ** سنگسار شماره های خاکستری شده: اعدام در ملاء عام ليست شماره 2 : منتظرين اجرای حکم اعدام تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 02-07-1386 روزنامه آفتاب یزد تهران زن ژ م 1 02-07-1386 روزنامه آفتاب یزد تهران زن ن ه 2 02-07-1386 روزنامه آفتاب یزد تهران مرد ع س 3 03-07-1385 روزنامه آفتاب یزد تهران مرد 35 حمید رضا ( حمید رشتی ) 4 05-07-1385 روزنامه آفتاب یزد تهران مرد 30 حمید رضا 5 09-07-1385 روزنامه آفتاب یزد تهران زن ف 6 09-07-1385 روزنامه آفتاب یزد تهران مرد م ب 7 10-07-1385 خبرگزاری فارس اهواز مرد 37 س علی 8 10-07-1385 خبرگزاری فارس اهواز مرد 45 خ حمید 9 10-07-1385 خبرگزاری فارس اهواز مرد 33 الف عباس 10 10-07-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 23 محمد 11 11-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 33 ف ابوالفضل 12 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 13 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 14 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 15 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 16 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 17 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 18 18-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) سیستان و بلوچستان مرد بدون هویت 19 27-07-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد فرهاد 20 28-07-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) هرمزگان مرد 22 ش ح 21 01-08-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد 29 س علیرضا 22 06-08-1385 روزنامه اعتماد ملی تویسرکان مرد ا نصرالله 23 13-08-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد سلمان 24 13-08-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد کیان 25 22-08-1385 روزنامه همشهری تهران مرد 19 بابک 26 23-08-1385 روزنامه ایران تهران مرد حسین 27 23-08-1385 روزنامه ایران تهران مرد ابوالفضل 28 23-08-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد عوض 29 28-08-1385 خبرگزاری فارس تهران مرد بهزاد 30 01-09-1385 روزنامه ایران تهران مرد 22 بدون هویت 31 04-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 40 اسفندیار 32 05-09-1385 روزنامه ایران تهران مرد 25 موسی 33 08-09-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ارومیه مرد 45 محمودی محبت 34 08-09-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ارومیه زن 30 محمد زاده هلاله 35 09-09-1385 روزنامه ایران تهران مرد بدون هویت 36 09-09-1385 روزنامه ایران تهران مرد بدون هویت 37 11-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 22 م محسن 38 12-09-1385 روزنامه اعتماد بندرعباس مرد خ م 39 15-09-1385 روزنامه ایران تهران مرد بدون هویت 40 15-09-1385 وبلاگ موکریان کرج مرد سلیمی مصطفی 41 20-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران زن 32 خ زهرا 42 23-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 21 حکمت 43 23-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 18 قره باغی* حسین 44 25-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد حسن 45 26-09-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد محمد رضا 46 29-09-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان نقده مرد 15 نیرومند* هدایت 47 03-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 22 جواد 48 05-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد جمعه 49 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 11-10-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) ماهشهر مرد ع** ح 50 11-10-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) ماهشهر مرد م** الف 51 11-10-1385 خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) ماهشهر مرد ه ** ح 52 19-10-1385 روزنامه اعتماد تهران مرد 20 مصطفی 53 24-10-1385 روزنامه ایران میناب مرد بدون هویت 54 24-10-1385 روزنامه ایران میناب مرد بدون هویت 55 30-10-1385 ایسکا نیوز تهران مرد معروف به کیانوش صفر علی 56 27-10-1385 روزنامه ایران تهران مرد 20 صادق 57 27-10-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد رضا 58 24-10-1385 روزنامه ایران میناب مرد بدون هویت 59 01-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 31 علی 60 04-11-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان نقده زن 21 سلام آمنه 61 04-11-1385 روزنامه ایران اصفهان مرد 23 بدون هویت 62 11-11-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 18 احمدی کیوان 63 11-11-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 24 امیری عبدالله 64 16-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 24 محمد زاده علی 65 17-11-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 24 ف قاسم 66 18-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد بدون هویت 67 25-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 18 سجاد 68 26-11-1385 روزنامه ایران تهران مرد 35 قاسم 69 30-11-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 19 ابراهیم 70 01-12-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ربط از توابع سردشت مرد 24 محمدی محمد 71 07-12-1385 روزنامه ایران تهران زن 34 لیلا 72 09-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد سیروس 73 09-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد محمد 74 11-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 27 مهدی 75 11-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد * حسین 76 14-12-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان اورميه زن 34 قربانی *** ملک 77 14-12-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان کردستان زن 30 دانش تهمینه 78 14-12-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان کردستان زن 30 ابراهیمی لیمو 79 14-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 21 صابر 80 14-12-1385 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد آرش 81 13-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد ناصر 82 13-12-1385 روزنامه ایران تهران مرد اردلان 83 22-12-1385 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 16 * فرامرز 84 29-12-1385 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان کردستان زن 28 داغستانی قورمیچ شکوفه 85 02-01-1386 سایت بازتاب قم مرد سید محمد 86 14-01-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 30 بختیاری سعید 87 18-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد عباس 88 19-01-1386 روزنامه ایران تهران مرد 20 مهدی 89 22-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 24 حسن 90 22-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 27 مسعود 91 24-01-1386 روزنامه کیهان قزوین مرد بدون هویت 92 25-01-1386 روزنامه اعتماد ملی اصفهان مرد 65 احمد 93 27-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد محمد 94 27-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد هومن 95 28-01-1386 روزنامه کیهان تهران مرد غلامرضا 96 29-01-1386 سایت زنستان زن 30 عجلی زهرا 97 29-01-1386 روزنامه ایران تهران مرد سپهر 98 29-01-1386 روزنامه ایران تهران مرد فرشید 99 29-01-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 38 فرهاد 100 05-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد * حسین 101 05-02-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد محمد 102 09-02-1386 روزنامه جمهوری اسلامی بجنورد مرد خانی حسن 103 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 12-02-1386 سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سنندج مرد 40 حمیدی ناصر 104 16-02-1386 روزنامه ایران تهران مرد 20 جواد 105 16-02-1386 روزنامه ایران تهران مرد 18 سعید 106 24-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد احمد 107 24-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد محمود 108 26-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 20 محمد حسین 109 31-02-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 18 حامد 110 31-02-1386 روزنامه ایران تهران مرد جعفر 111 05-03-1386 روزنامه ایران تهران زن 24 طیبه 112 06-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد 34 محمد حسن 113 30-03-1386 سایت میدان قزوین زن 43 ابراهیمی*** مکرمه 114 21-03-1386 روزنامه ایران قزوین مرد حبیب 115 23-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 116 23-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 117 23-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 118 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 119 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 120 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 121 24-03-1386 روزنامه ایران کرج مرد بدون هویت 122 27-03-1386 سایت میدان تبريز زن 32 نجار*** کبرا 123 29-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد نصرت اله 124 30-03-1386 روزنامه ایران تهران مرد مجید 125 27-04-1386 خورهه لات نیوز مریوان مرد حسن پور** عدنان 126 27-04-1386 خورهه لات نیوز مریوان مرد بوتیمار** عبدالواحد ( هیورا ) 127 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 128 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 129 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 130 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 131 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 132 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 133 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 134 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 135 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 136 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 137 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 138 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 139 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 140 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 141 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 142 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 143 05-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) خراسان شمالی مرد بدون هویت 144 05-04-1386 روزنامه ایران تهران مرد 28 اکبر 145 06-05-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 35 محمود 146 07-04-1386 روزنامه ایران تهران مرد 22 بدون هویت 147 06-05-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران زن 42 زهرا 148 11-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 16 * بنیامین 149 13-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 25 حسین 150 13-04-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 25 علیرضا 151 14-04-1386 روزنامه ایران تهران مرد علیرضا 152 16-04-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 20 سعید 153 18-04-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 27 اصغر 154 19-04-1386 روزنامه ایران تهران زن 38 کبری 155 1386-04-19 روزنامه اعتماد ملی شيراز زن 28 الف*** پريسا 156 19-04-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران زن رضائی*** زهرا 157 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 19-04-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران زن فاطمه 158 19-04-1386 روزنامه اعتماد ملی اهواز زن *** الف ايران 159 19-04-1386 روزنامه اعتماد ملی اهواز زن 38 *** خيريه 160 1386-04-19 روزنامه اعتماد ملی ساری مرد فريور*** عبدالله 161 19-04-1386 روزنامه اعتماد ملی ورامین زن مولائی*** صغری 162 1386-04-19 روزنامه اعتماد ملی شيراز مرد الف*** نجف 163 20-04-1386 انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر سنندج مرد 21 زمانی مصلح 164 25-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 27 داریوش 165 30-04-1386 خبرگزاری دانشجوبان ایران ( ایسنا ) تهران مرد 34 فرهاد 166 31-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 32 حسین 167 31-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد ابوالفضل 168 31-04-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 34 باغی علی 169 01-05-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 15 * علی 170 03-05-1386 روزنامه اعتماد تهران زن 28 ق سهیلا 171 13-05-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 47 ناصر 172 16-05-1386 روزنامه ایران تهران مرد آرش 173 16-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 34 ب سیامک 174 16-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 32 الف سعید 175 17-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد قربانعلی 176 17-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران زن 25 ح صغری 177 17-05-1386 روزنامه ایران تهران مرد 20 شایان 178 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 179 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 180 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 181 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 182 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 183 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 184 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 185 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 186 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 187 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 188 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 189 21-05-1386 روزنامه ایران کرمان مرد بدون هویت 190 22-05-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد رضا 191 23-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد تقی 192 24-05-1386 روزنامه ایران تهران مرد معروف به رضا کلاهی غلامرضا 193 24-05-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 28 غلامرضا 194 24-05-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 21 علی اکبر 195 27-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران زن 24 سمیه 196 28-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد بدون هویت 197 28-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 22 معروف به حسن طلا حسن 198 29-05-1386 روزنامه ایران تهران مرد 28 ر امیر حسین 199 30-05-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 21 محمد 200 03-06-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد علی 201 04-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد بدون هویت 202 04-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 22 حمید رضا 203 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد شهریار 204 14-06-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 31 علی 205 14-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) بندرعباس مرد بدون هویت 206 16-06-1386 روزنامه اعتماد اصفهان مرد مصطفی 207 24-06-1386 روزنامه اعتماد ملی تهران مرد 22 حمید 208 25-06-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 27 ساسان 209 25-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) مرد رضا 210 25-06-1386 روزنامه ایران شیراز مرد رضا 211 تاریخ منبع خبر شهر جنسیت سن نام خانوادگی نام ردیف 25-06-1386 روزنامه ایران شیراز مرد بدون هویت 212 26-06-1386 روزنامه اعتماد اصفهان مرد 27 مهدی 213 27-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 33 داود 214 27-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 23 جواد 215 27-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) تهران مرد 35 ک هاشم 216 28-06-1386 روزنامه اعتماد تهران مرد 29 مجید 217 28-06-1386 خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) اصفهان مرد 23 ر مجتبی 218 ليست شماره 2: *هنگام ارتکاب جرم زير 18 سال ** زندانی سياسی *** دارای حکم سنگسار ihrnena@gmail.com "فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی" انجمن فعالان حقوق بشر در ايران ـ کانادا : FaalanHRC@yahoo.ca siterahaei@yahoo.com :انجمن مدافعین حقوق بشرو دمکراسی در ایران – فرانسه اتحادیه برای دمکراسی در ايران ـ ايتاليا : updi@libero.it اتحاد برای دفاع ازحقوق بشر در ایران – واشنگتن – آمریکا : adhri1@yahoo.com info@bashariyat.de :کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – آلمان shafaei@azadegy.de شبکه فعالان حقوق بشر ایرانی در آلمان : HRIRNL@gmail.com : کانون دفاع ازدمکراسی در ایران– هلند info@komitedefa.org : کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – سوئد defendhriran_ca@yahoo.com :کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – کالیفرنیا – آمریکا komitenoran@yahoo.noکمیته نوران ( کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – نروژ) : yebarak@yahoo.ca : سازمان ایرانیان غرب کانادا – ونکور – کانادا kupg_iran@yahoo.de : کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران- برلین mnrecht@hotmail.comفعالین ایرانی حقوق بشر- سوئیس: فعالان دفاع از حقوق بشر : Irantestimonyinfo@irantestimony.com
Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. Postfach 91 11 22 30431 Hannover Tel.: +49 511 44 04 84 Fax: +49 511 261 7376 Email: info@bashariyat.de www.bashariyat.de گزارش آماری 6 ماهه اول 1386 نقض حقوق بشر در ایران فروردین الی 31 شهریور درسال 1386 اطلاعات مندرج در اين گزارش عمدتاً مبتنی بر اخبار خبرگزاري، روزنامه و سايت های خبری متفاوت داخل کشور و برخی منابع خارج از ايران است که توسط فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی جمع آوری گردیده است. با توجه به سانسور خبری حاکم بر منابع داخل کشور و عدم انتشار و يا انتشار ناقص خبرهای مربوط به نقض حقوق بشر در ایران اين گزارش تنها منعکس کننده بخشی از موارد نقض حقوق بشر در ايران است. نفرات گزارش عنوان ردیف 736 48 اخباردانشجویی 1 104 34 دانشجو—بازجویی و احضار 2 269 5 دانشجو—جلوگیری از تحصیل 3 182 55 دانشجو---حکم صادره 4 47 19 دانشجو—بازداشت 5 46 31 دانشجو—جلوگیری ازجنبشهای فرهنگی سیاسی-اجتماعی-هنری و ... 6 15 بین المللی 7 8 اخبار رسانه ها 8 16 13 بازداشت زوزنامه نگاران 9 11 7 بازداشت رسانه ها 10 13 10 بازجویی از روزنامه نگاران 11 61 39 احضار روزنامه نگاران 12 26 24 دادگاهی روزنامه نگاران 13 26 23 روزنامه نگاران/احکام داده شده 14 31 27 اخبار فعالین سیاسی-فرهنگی و... 15 78 46 احضار فعالین.... 16 624 57 بازداشت فعالین.... 17 16 6 دادگاهی فعالین.... 18 124 57 احکام داده شده به فعالین.... 19 136 50 تازه های زندانیان سیاسی 20 228 تازه های کارگری 21 1 1 دستور بریدن اندام بدن 22 2 2 قتل مشکوک 23 176 103 اعدام شوندگان 24 7 7 اعدام شونذگان سیاسی 25 5 4 اخبار احکام سنگسار 26 3 3 اعذام شدگان سیاسی 27 143 69 اعذام شدگان 28 4086 25 تازه های اجتماعی 29 66 11 تازه های زنان 30 250054 35 زنان-بازجویی/ بازداشت/ دادگاهی/احضار/ حکم داده شده 31 14 11 کشتن مردم بدست پلیس 32 15 تازه های سرکوب مردم 33 6 5 زندانیان سیاسی مفقودالاثر 34 2 تازه های سرکوب زنان 35 134/ 2007
Campaing für 1 Millionen Unterschrift

Montag, 8. Oktober 2007

ليست اعداميان سياسی بعد از سال 1360
گزارش مصاحبه مطبوعاتی با فرزانه مهدی بیگی فعال حقوق بشر و از همکاران کمپین یکمیلیون امضاء
گزارش جلسه سخنرانی23 سپتامبر 2007 مناسبت روزجهانی صلح در شهر الدنبورک - آلمان
14 مهر 1386- امضا گرفتن بی سایه وحشت/فرزانه مهدی بیگی،آلمان حدود 8 ماه است که در کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعض آمیز فعالیت می کنم. می خواهم از فعالیتم در آلمان بگویم، هر چند که دوست داشتم در ایران و در کنار سایر دوستان باشم، به همراه آنان کوچه به کوچه و چهره به چهره از قوانین بگویم، از نزدیک چهره زخم خورده زنان کشورم را از قوانین نابرابر ببینم و دردهای آنان را از نزدیک لمس کنم. آرزو داشتم در کنار آنان باشم و ببینم که می توانیم دست در دست یکدیگر و با مقاومت و مبارزه قوانین زن ستیز را تغییر دهیم. مگرقبلاً با امضاها و حمایت هایمان جان نازنین فاتحی را نجات ندادیم؟ باید باور کرد که با همبستگی و آگاهی می (...) ادامه مطلب

Donnerstag, 4. Oktober 2007

Öffentliche Hinrichtung in Teheran
Erstmals seit fünf Jahren fand heute in der iranischen Hauptstadt Teheran wieder eine öffentliche Hinrichtung statt. Zwei Männer waren zum Tode verteilt worden, weil sie 2005 einen konservativen Richter ermordet haben sollen. Die Hinrichtung fand am zweiten Jahrestag der Tat am Ort des Verbrechens im Zentrum Teherans statt. Der ermordete Richter war für viele politisch motivierte stark kritisierte Urteile verantwortlich. Unter anderem hatte er den prominenten Regierungskritiker Akbar Gandschi zu sechs Jahren Haft verurteilt. Erst am Mittwoch waren in der ostiranischen Stadt Maschad sieben verurteilte Straftäter öffentlich hingerichtet worden. Allein im Juli wurden in Teheran 12 Todesurteile vollstreckt.Menschenrechtsorganisationen, Politiker und NGOs üben nun scharfe Kritik. Die im Nahen Osten tätige Hilfsorganisation WADI kritisierte heute die Hinrichtungen als "barbarischen Akt der durch nichts gerechtfertigt ist". "Mit der derzeitigen Hinrichtungswelle im Iran scheint die derzeitige Regierung die Zeit wieder zurückdrehen zu wollen und spärlichen Liberalisierungsschritte unter Präsident Khatami wieder rückgängig zu machen" kritisierte WADI-Obmann Thomas Schmidinger und forderte zugleich die OMV auf, ihre Geschäftsbeziehungen mit dem Iran zu nutzen um auf die iranische Führung mäßigend einzuwirken: "Der Iran will mit Europa Geschäfte machen. Die OMV hätte mit ihrem Deal mit dem Iran die Möglichkeit hier ihr ökonomisches Gewicht in die Waagschaale zu werfen." Einen ähnlichen Appell hatte vor Kurzem die außenpolitische Sprecherin der Grünen, Ulrike Lunacek, im Zusammenhang mit den beiden Journalisten beiden Journalisten Adnan Hassanpour und Abdolvahed "Hiwa" Botimar an die OMV gerichtet, die alljährlich gemeinsam mit "Reporter ohne Grenzen" den "Press Freedom Award", einen Menschenrechtspreis für engagierte JournalistInnen, vergibt. Die kurdischen Journalisten wurden aus politischen Gründen zum Tode verurteilt und befinden sich derzeit an einem unbekannten Ort wo ihnen Folter und Mißhandlungen drohen. WADI-Obmann Schmidinger, der erst vor kurzem Iranisch-Kurdistan bereiste: "In den kurdischen Gebieten des Iran ist die staatliche Repression wesentlich präsenter als in anderen Teilen des Landes. Aufgrund der hier sehr stark präsenten Oppositionsgruppen geht das Regime mit besonderer Härte gegen kurdische Intellektuelle vor."Seit der Machtübernahme Mahmud Ahmedinejads als iranischem Präsidenten hat sich die Praxis der Todesstrafe im Iran wieder deutlich verschärft. In diesem Jahr wurden im Iran bereits mindestens 151 Menschen hingerichtet. Vor allem in Provinzstädten werden Todesurteile immer wieder öffentlich vollstreckt. Im Iran können außer Mord unter anderem Vergewaltigung, Ehebruch, Landesverrat, Spionage, homosexuelle Handlungen und Drogenhandel mit der Todesstrafe geahndet werden.
Iran 21 Hinrichtungen an einem tag Seit Anfang des Jahres sind im Iran mehr als 120 Menschen hingerichtet worden. Weitere Nachrichten» Zwei Anwälte von Marco legen Mandat nieder» Zehn Tonnen Kokain in Mexiko beschlagnahmt Teheran (dpa) - Die Hinrichtungswelle im Iran nimmt kein Ende: In zwei Provinzen des Landes wurden am Mittwoch 21 Menschen durch den Strang hingerichtet. Die Verurteilten wurden exekutiert, nachdem das Oberste Gericht ihre Todesurteile bestätigt hatte, wie das staatliche iranische Fernsehen und die Nachrichtenagentur Fars berichteten. 17 Drogenhändler wurden demnach in der Nordostprovinz Chorassan gehängt. In Schiras, der Hauptstadt der südiranischen Provinz Fars, wurden vier Verurteilte exekutiert, die sich bewaffnete Zusammenstöße mit der Polizei geliefert hatten. Seit Anfang des Jahres sind im Iran mehr als 120 Menschen hingerichtet worden, die meisten von ihnen in aller Öffentlichkeit. Jüngste Kritik der Europäischen Union wegen der steigenden Zahl von Todesurteilen und Exekutionen im Iran hatte Teheran als «Einmischung in die inneren Angelegenheiten» zurückgewiesen. Im Iran werden Mord, bewaffneter Raub, Handel mit mehr als fünf Kilogramm Rauschgift, Vergewaltigung, Kindesmisshandlung und Gotteslästerung allgemein mit dem Tode am Galgen bestraft.
صلح از دیگاه جمهوری اسلامی

روز جمعه 21 سپتامبر روز جهانی صلح نامیده شده است .این واژه در سراسر دنیا به یک معنا می باشد ودر همه لغت ها یک معنا دارد به جز در لغتنامه جمهوری اسلامی ایران. اینجالازم به ذکر میدانم چند معنای از این واژه را توضیح دهم. 1. آرامش وثبات در ون و برون مرزی , بجای بی ثباتی و هرج ومرج 2. به رسمیت شناختن مرزها و مداخله نکردن در امور کشورها ی دیگر, بجای دامن زدن به مشکلات آنان 3. دوستی با ملل مختلف, بجای دشمنی با آنها 4. سنجیده سخن راندن, به جای دشنام و فحاشی 5. به رسمیت شناختن همه ادیان و اقوام مختلف , بجایدشمنی ورزیدن با آنان 6. ارزش گداشتن به سازمانهای جهانی که برای نظم و آرامش و حقوق بشر در سطح دنیا تلاش میکنند, بیجای بی اهمیت جلوه دادن و دشنام به آنان حال می پردازم به دیگاه و برداشت جمهوری اسلامی ایران در این باره . برای آقایان واژه صلح آنچنان بی رنگ است که خود نیز قادر به دیدن و خواندن آن نیستند بر عکس واژه ستیزه جویی و جنگ افروزی همچنان پر رنگ و درشت بالای سر هر ورقی که در دست دارند نوشته شده که مبادا یک روز فراموش کنند و از این همه صواب بی بهره بمانند . اینطور که ملایان پیش میرونند به نظر میرسد که در صدنند خود را در تاریخ جهان به ثبت رسانند و نام خود را ابدی کنند منتها همانند هیتلر در 60 سال پیش در زباله دان تاریخ و تا ابد از آنان بعنوان سمبل جنایت و ظلم و ستم یاد خواهد شد . جنگ و خونریزی که از بدو پیدایش تاریخ ایدنو لوژیشان همچنان بلا وقفه وجود داشته هیچوقت صلح و آرامش زیستن را نیاموخته اند و حال که دستشان به سفره رنیگین رسیده همچنان مسابقه بر سر کشتار و غارت مردم سرزمین مان آغاز کردند, مبادا از رقیب قبلیاش عقب بماند . ملت ما, مردمی که هشت سال به طور مدام بر سرش بمب ریختند, مردمی که بهترین عزیزانشان رااز دست دادند, مردمی که خانه و آشیانه شان در آتش جنگ سوخت , مردمی که زیر فشار اقتصادی جنگ و گرانی سرسام آور در تنگدستی سوختند وساختند , پس ازاتمام جنگ نوبت وعده های پوچ و تو خالی این آقایان به مردم جنگ زده که همه چیز خود را از دست دادند رسید که همه ما شاهد آن بودیم . بجای آوردن نان بر سره سفره مردم بیکاری و گرانی آوردنن بجای ثبات و آرامش در جامعه رعب و وحشت و ناامنی آوردند, بجای آزادی قلم و آزادی بیان خفقان و سانسور آوردند, بجای رفاه مردم دستگیری و شکنجه و زندان و اعدام آوردند . اکنون ملایان در صدند بهترین هدیه شان را به ملت ایران بدهند و آن جنگ احتمالی است که این بار رحمت الهی بجای باران بمب و خمپاره بر سر مردم این مرز و بوم خواهد بارید حال که کشور در وضعیت بحرانی قبل از جنگ بسر می برد شاهد گرانی روز افزون, فساد و فحشا در جامعه به علت فقر زیاد ,فساد در اقتصاد دولتی و دزدیهای میلیاردی آقایان و آقازاده ها ,بیکاری روزافزون و منجر شدن به توده های میلیونی مستمندان از طرفی واز طرف دیگر آقایان همچون زورگویان مصلحکه که در یک دست خود کتاب آسمانی و در دست دیگر چماق گرفتند و روزانه بر سر آزادیخواهان وطن دوست که خواهان حقوق اولیه خود هستند می کوبند و آنان را محارب با خدا میدانند. اکنون در صدند برنامه حربه جنهمنی بنام بمب اتم را با افتخاراتمام به پیش ببرند و سعی دارند هر چه زودتر آنرا به اتمام برسانند سرنجام آنرا بر سر مردم بیچاره آنسوی دنیا بیاندازاند و شاهد کشته شدن و تکهتکه شدن هزاران انسانهای بیگناه باشند. آنوقت آقایان به لذت شیطانی خود می رسند. جمهوری اسلامی ماهیتا حکومتی آشوبگر و جنگ افروز است. او بامداخله علنی یا غیر علنی خود در منطقه و با دامن زدن به بی ثباتی در آن کشورها, خود نشانه های دیگری از این ماهیت بحران آفرینی و جنگ افروزی این رژیم است . آقای خامنه ای و رنیس جمهور دست نشانده خود احمدی نژاد که هراز گاهی حساّ هاله نوری بالای سر خود مشاهده می کنند با رفتار و گفتار بی مسنولانه خود مصرانه می کوشند دا نسته یا ندانسته آتش جنگ احتمالی را حتمی تر از روز قبل سازند. چیزی که مسلم است, قرار است باز ملت بیگناه ما در آن بسوزند. کس نمی داند ملایان چه سودی از آن می برند ؟ آنها چرا نابودی ایران و ملتش را خواهان هستند؟ آیا واقعا این ملت باید قربانی و راه گشای آمدن آقا امام مهدی شوند ؟ آیا ظهور آن مرد عرب باید تا زانویش در خون مردم رنج کشیده ما فرو رود ؟ اگر چنین است پس این همه زجر و شکنجه و کینه توزی برای چیست ؟ و آیا صلح و آرامش جهانی در دیدگاه ملایان در چنین زمانی بوجود میآید؟ رژیم منفور جمهوری اسلامی بادست زدن به ساخت سلاح اتمی طرح نقشه نابودی کامل اسرانیل و کفار و بر افراشتن پرچم اسلام در این کشورها در مغز کوچک و تهی خود میپرورانند این رژیم از بدو تولد خود با قلمرو قرار دادن ایدنولوژی آسمانی در عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در دستور کار روز مره خود و با سر دادن شعار نابودی, بوضوح روشن است که هیچگاه با واژه صلح آشتی ندارد و نخواهد داشت و هدف آن نابودی کامل ایران است وبه همین دلیل تنها راه رهایی از چنگال این اهریمنان ساقط کردند آنان از حکومت میباشد. به امید زمانی که کشور مان ایران, از دست اهریمنان مذ هبی آزاد شود و صلح و ثبات به منطقه باز گردد. فرزانه مهدی بیگی
عبادی خواستار رسیدگی به وضعیت زنان ایران شد علیه زنان درخواست برای پایان دادن به تبعیض

این وکیل ایرانی در بخشی از دادنامه خود به تبعات برگزاری تجمع روز ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵ پرداخته است که به گفته او هنوز ادامه دارد. صدور مجازات حبس و شلاق برای زنانی که مخالف تعدد زوجات و یا معترض به قوانینی هستند که طبق آن دیه زن را نیمی از دیه مرد می داند و شهادت دو زن را در دادگاه معادل با شهادت یک مرد ارزیابی می کند... نه تنها مخالف با موازین حقوق بشر بوده بلکه حتی مغایر با اصول اخلاقی و انسانی نیز می باشد. وی یاد آور شد: با اینکه در قانون اساسی ایران تشکیل اجتماعات بدون حمل سلاح قانونی است، اما برگزاری این تجمع موجب شد نه نفر از موکلان خانم عبادی به زندان و شلاق خوردن محکوم شوند. بر اساس دادنامه خانم عبادی، عالیه اقدام دوست، دلارام علی، فریبا داوودی مهاجر، پروین اردلان ، شهلا انتصاری، نوشین احمدی خراسانی، سوسن طهماسبی، آزاده فرقانی و بهاره هدایت نه نفری هستند که به دلیل شرکت در تجمع ۲۲ خرداد به حبس و شلاق محکوم شده اند. خانم عبادی با اشاره به اینکه«جرم این افراد اقدام علیه امنیت ملی ایران» عنوان شده است، اظهار داشت: «صدور مجازات حبس و شلاق برای زنانی که مخالف تعدد زوجات و یا معترض به قوانینی هستند که طبق آن دیه زن را نیمی از دیه مرد می داند و شهادت دو زن را در دادگاه معادل با شهادت یک مرد ارزیابی می کند... نه تنها مخالف با موازین حقوق بشر بوده بلکه حتی مغایر با اصول اخلاقی و انسانی نیز می باشد.» به گفته وی «صدور احکام مجازات تنها منحصر به این چند نفر نیست و نوبترسیدگی به پرونده تعدادی دیگر از موکلین من هنوز فرا نرسیده است.» این برنده جایزه صلح نوبل در ادامه گفته است: «این زنان هرگز قصد تغییر رژیم جمهوری اسلامی را نداشته و جدای از سیاست فقط در پی احقاق حقوق انسانی خود هستند و تنها خواسته آنان رفع تبعیض قانونی از زنان است.» درخواست برای پایان دادن به تبعیض علیه زنان تجمع زنان در روز ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ با عنوان«درخواست برای تغيير قوانين زن ستيز» که در ميدان هفت تير تهران برگزار شد نقطه آغاز تشدید برخورد با جنبش زنان در دولت محمود احمدی نژاد به شمار می رود. این تجمع توسط ماموران و پليس زنان برهم خورد و تعداد زیادی از تجمع کنندگان در آن مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر شدند. آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، اواسط تیرماه، با انتقاد از برخی تلاش ها برای تغییر قوانین مربوط به زنان، اقدامات صورت گرفته جهت «انطباق احکام اسلام با کنوانسیون های خارجی» را رد کرد. فعالان حقوق زنان از مدتها پیش، فراخوانی برای جمع آوری يک ميليونامضاء به راه انداخته اند که هدف از آن،«محو همه اشکال قانونی تبعيضآميز عليه زنان» اعلام شده است. اين فراخوان با واکنش رسانه های وابسته به دولت روبرو شده واز سوی آنها مورد حمله قرار گرفته است. مقابله با خواسته های جنبش زنان و دانشجويان از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی در سال ۸۴ به نحو چشمگيری افزايش يافته است و هرگونه تجمع مسالمت آميز برای بيان نقطه نظرات و تقاضاهای جنبش مدنی سرکوب می شود. آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، اواسط تیرماه، با انتقاد از برخی تلاش ها برای تغییر قوانین مربوط به زنان، اقدامات صورت گرفته جهت «انطباق احکام اسلام با کنوانسیون های خارجی» را رد کرد. وزير اطلاعات جمهوری اسلامی نیز بارها از بروز «انقلاب مخملی» در ايران اظهار نگرانی کرده و فعالان حقوق زنان و دانشجويان را «وابسته به خارج» معرفی کرده است. چندی پیش غلامحسين محسنی اژه ای، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی برای اولين بار و رسما از جنبش زنان در کنار جنبش دانشجويان به عنوان «برنامه تازه دشمنان عليه دولت» نام برد. آقای محسنی اژه ای می گوید:«سياست جديد دشمن برنامه ريزی برای جنبش های گوناگون تحت پوشش جنبش زنان، جنبش دانشجويان است» و هدف اين جنبش ها را «تضعيف دولت محمود احمدی نژاد» عنوان کرد

بیست یک زن زن و دختر قزويني به دليل بدحجابي دستگير شدند

نوانديش- سرهنگ داود نصيحتي، رئيس پليس اطلاعات و امنيت عمومي قزوين در جمع خبرنگاران با اعلام اين مطلب گفت: از اول خرداد سه هزار و 264 نفر مورد تذكر شفاهي ماموران قرار گرفتند كه 136 تن از آنان به پاسگاه پليس منتقل شده و تعهد كتبي داده‌اند. به گزارش پايگاه اطلاع رساني استان قزوين ، وي گفت: بحث بدحجابي يكي از موضوعات اين طرح است و علاوه بر آن با عواملي چون ايجاد ناهنجاري هاي اجتماعي، آلودگي صوتي، مزاحمين خياباني و توليدكنندگان پوشاك غيرمتعارف برخورد مي‌شود. نصيحتي افزود: به اصناف و فروشندگان لباسهاي غيرمتعارف در 128 مورد تذكر شفاهي داده شده است و از 35 واحد تعهد كتبي گرفته شد همچنين 10 واحد متخلف تعطيل و سه واحد پلمپ شد. وي درباره‌ نحوه‌ برخورد با عوامل تكثير و توزيع فيلم مبتذل گفت: در اين زمينه 50 مورد تذكر شفاهي، 13 مورد تعهد كتبي، سه مورد تعطيلي و يك مورد لغو پروانه و پلمپ صورت گرفته است. اين مقام انتظامي گفت: سه كافي نت در قزوين كه امكان استفاده از سايتهاي مبتذل را براي كاربران فراهم مي‌كردند، تعطيل شدند. همچنين به 20 كافي نت تذكر شفاهي داده شد و از 8 مورد تعهد كتبي اخذ شد. وي در ادامه به برخورد با آرايشگاههاي زنانه اشاره كرد و گفت: در اين مدت به 40 واحد تذكر شفاهي داده‌ايم و از 28 واحد تعهد گرفته‌ايم همچنين دو واحد متخلف تعطيل شدند. سرهنگ نصيحتي درباره‌ طرح پاكسازي مناطق استان قزوين از ارازل و اوباش گفت: در اين راستا 11 نفر دستگير شده‌اند.

ماده‌ای که خشم زنان اصولگرا را هم برانگیخت

صحنه‌ای از تظاهرات زنان در تهران برای رفع تبعیض جنسیتی بنا به ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده، مرد برای ازدواج دوم باید از دادگاه اجازه بگیرد و نیازی به اجازه همسر اول ندارد. این ماده با اعتراض‌های زیادی روبرو شده و شماری از اصولگرایان مجلس هم با آن مخالفت کرده‌اند. صحنه‌ای از تظاهرات زنان در تهران برای رفع تبعیض جنسیتی از مدتها پیش فراکسیون زنان مجلس، سرگرم تنظیم طرحی بود با نام «لایحه جامع حمایت از خانواده». این لایحه مسائل مختلفی از قبیل جهیزیه، نفقه، ولایت قهری، شروط ضمن عقد و حتا اهدای جنین را در بر می‌گرفت. بعد از تنظیم، این طرح برای بررسی‌های کارشناسانه به قوه قضائیه تقدیم شد. زمستان گذشته قوه قضائیه آن را تصویب و به دولت تقدیم کرد تا با نام لایحه در مجلس تصویب شود. اما ظاهرا دولت قبل از تقدیم این لایحه به مجلس ماده‌ای را به آن اضافه کرده که بیان می‌کند اگر مردی قصد ازدواج مجدد دائم داشته‌باشد، باید از دادگاه اجازه بگیرد و اگر دادگاه تشخیص دهد که مرد استطاعت مالی اداره دو همسر را دارد و نیز می‌تواند عدالت را میان آنان برقرار کند، این اجازه به او داده می‌شود. ظاهرا این ماده شرط قبلی برای ازدواج مجدد مرد، یعنی اجازه همسر اول را لازم نمی‌داند و همین امر باعث ابراز مخالفت‌های زیادی حتا در بین نمایندگان اصولگرای مجلس شده‌است. نمایندگان زن مجلس و لایحه‌ی دولت فاطمه آلیا این بند را مغایر اصل ۱۰ قانون اساسی می‌داند. این اصل می‌گوید: «از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد». این عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار سایت خبری آفتاب، اضافه کرد: «بر اساس این لایحه مرد می‌تواند با اجازه دادگاه، همسر بعدی را بدون اطلاع همسر اول اختیار کند و اینگونه بنیاد خانواده متزلزل خواهد شد».سهیلا جلودارزاده عضو دیگر فراکسیون زنان مجلس نیز در این مورد به خبرگزاری ایسنا چنین گفت: «هنگامی که کمیته‌ای از طرف قوه قضائیه این لایحه را بررسی می‌کرد، ماده‌ی ۲۳ نبود و این ماده از طرف دولت اضافه شده. بنابراین دولت این ماده را از این لایحه پس بگیرد تا جامعه از بخش‌های مثبت آن هم بهره‌مند شود». به گفته جلودارزاده قرار بود این لایحه برای تصویب به کمیسیون قضایی واگذار شود ولی نمایندگان پس از دیدن این ماده امضاهای خود را پس گرفتند و در حال حاضر این لایحه با بررسی تمام جوانب آن باید در صحن علنی مجلس مورد بحث قرار بگیرد. از سوی دیگر، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت در گفت و گو با خبرنگاران، ماده ۲۳ لایحه جامعه حمایت از خانواده را در راستای ایجاد محدویت بیشتر برای ازدواج دوم مرد دانست و گفت: «در قانون مدنی در مورد این ازدواج مواردی گنجانده شده، اما طبق این لایحه علاوه بر مواردی كه در قانون هست، مرد برای ازدواج مجدد به نظر دادگاه نیازمند است و بدون نظر و رای دادگاه نمی‌تواند در این ارتباط اقدامی صورت دهد تا دادگاه توانمندی‌های یك فرد را برای اداره‌ بیش از یك خانواده بررسی كند». سخنگوی دولت هم‌چنین گفت: «در واقع این لایحه برای استفاده از حقی كه از یك جهت به شكل مطلق در قانون پیش‌بینی شده، قیودی را گذاشته و این علاوه بر قیودی است كه قبلا بوده است». الهام افزود که شرط اجازه همسر اول همچنان به قوت خود باقی است و شروط ضمن عقد هم مقدم بر این ماده هستند و این در مواردیست كه آن شروط مطرح نباشد. نظر یک وکیل و فعال حقوق زنان این در حالی است که نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق زنان معتقد است اصولا شرط اجازه همسر اول برای ازدواج دوم مرد غلط است و در عمل چنین شرطی وجود ندارد: «این بحث که ازدواج مجدد مرد نیاز به اجازه‌ی همسر اول دارد، از یک جهت اساسا یک بحث شبه‌برانگیز و اشتباه است. زیرا زن نمی‌تواند اجازه ندهد که شوهرش ازدواج مجدد بکند. زن اگر از ازدواج مجدد شوهرش ناراضی باشد، فقط یک حق برایش ایجاد می‌شود و آن حق طلاق است. عدم اجازه‌ی همسر اول ازدواج دوم را باطل نمی‌کند و این چیزی‌ست که همیشه مورد اعتراض فعالان جنبش زنان در ایران بوده است». این حقوقدان همچنین به این نکته اشاره می‌کند که ماده ۲۳ لایحه جامع حمایت از خانواده در حقیقت به مردان ثروتمند این امکان را می‌دهد که بدون در نظر گرفتن عواطف و روحیات همسر و فرزندان خود تنها به این دلیل که امکان مالی اداره دو همسر را دارند، دست به ازدواج دوم بزنند: «در این ماده‌ی ۲۳ لایحه‌ی جامعه‌ی خانواده متاسفانه یک امتیازی برای مردان پولدار قائل شده است و آن این است که اگر دادگاه مناعت مرد را، یعنی توانایی مرد را، احراز کند برای اینکه نفقه‌ی دوتا زن را بتواند مساوی پرداخت بکند، مثلا، دادگاه می‌گوید که قبول! تو می‌توانی ازدواج مجدد بکنی. اما سوال اینجاست خب احساسات آن زنی که جریحه‌دارشده، بچه‌هایی که در این خانواده‌ی ازهم‌گسیخته که پدر معلوم نیست کی می‌آید کی می‌رود و چه تعهداتی در قبال خانواده دارد، تکلیف اینها چی می‌شود. هیچکس به این قسمت قضیه اساسا نمی‌‌خواهد توجه بکند». ستوده سپس به بخش دیگری از ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده اشاره می‌کند که طبق آن مرد در صورت ازدواج دوم باید مهریه همسر اول را عندالمطالبه بپردازد. از نظر ستوده این یک نوع توهین به زن و محدود کردن خواستهای او به مسائل مالی است: «از طرف دیگر تبصره‌ی همین ماده می‌گوید که اگر مرد خواست ازدواج مجدد بکند به حکم دادگاه، باید مهریه‌ی زن را که عندالمطالبه هست بهش پرداخت کند. یعنی قانونگذار به زن به‌عنوان یک موجودی که همواره نیازمند مسایل مالی هست نگاه می‌کند و مسایل عاطفی و روانی این خانواده که هم شامل زن و هم بچه‌های این خانواده کاملا نادیده می‌گیرد»..نسرین ستوده، وکیل دادگستری در پاسخ به این سؤال که آیا گفته سخنگوی دولت صحیح است و زن می‌تواند با وجود صدور اجازه دادگاه مبنی بر ازدواج دوم همسرش از او طلاق بگیرد، اینگونه پاسخ می‌دهد: «بله! حتا اگر این اجازه را از دادگاه داشته باشد، به نظر من به دلیل آن قرارداد خصوصی که بین دونفرشان وجود دارد، زن می‌تواند برود جدا بشود از چنین مردی و اجازه‌ی طلاق پیدا می‌کند، اما سوال اینجاست که چرا ما نباید قضیه را از ریشه درمان بکنیم و اساسا این حق را از مردان بگیریم که پس از ایجاد یک تعهد خانوادگی نمی‌توانند مثل یک آدم مجرد، آنجور که بهرحال افراد مجرد زندگی‌ می‌کنند، به زندگی خودشان ادامه بدهند.نسرین ستوده گنجاندن این ماده را در طرح حمایت از خانواده یکی دیگر از راههای نهادینه کردن تبعیض علیه زنان می‌داند و معتقد است علیرغم تمامی اظهارنظرهای گاه متفاوت، آنچه همه منتقدان این ماده در مورد آن متفق‌القولند این است که تصویب این طرح با وجود این ماده، بنیان خانواده را متزلل می‌کند و این دقیقا بر خلاف آن چیزی است که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران همیشه ادعای آن را داشته‌اند و به خاطر آن طرح‌ها و قوانین زیادی از جمله قانون حجاب و طرح عفاف را پایه‌ریزی کردند. میترا شجاعی

گزارش تکان دهنده

از خرم آباد پنجشنبه ساعت 6 صبح 21 شهريور ماه منصوره شجاعي، جلوه جواهري، زارا امجديان و نفيسه آزاد از اعضای کمپين يک ميليون امضا برای برگزاری کارگاه حقوق زنان وارد خرم آباد شدند و در منزل ميزبان، (رضا و مهتاب دولتشاه) که از فعالان اجتماعی خرم آباد و علاقه مندان به کمپين يک ميليون امضاست مقدمات برگزاری کارگاه را فراهم کردند. روز اول به آشنايی با شهر و مردم منطقه و محله و تهيه لوازم و برنامه ريزی برای اجرای کارگاه با روش جديد سپری شد. صبح جمعه کارگاه با کمی تاخير آغاز شد. هنوز بخش معرفی کمپين و شرح تاريخچه جنبش زنان در ايران تمام نشده بود که حدود ساعت 11.40 دقيقه در به شدت کوبيده شد. وقتی بهمن آزادی همسر يکی از شرکت کنندگان در را به روی آنان باز کرد، 10 پليس مسلح با لباس نظامی و شخصی و 3 پليس زن با خشونت وارد خانه شدند و از همان آغاز، به وی حمله کرده و با قنداق تفنگ ولگد او را مورد ضرب وشتم قرار دادند. درميان بهت و حيرت 25 شرکت کننده کارگاه، پليس با خشونت و بی حرمتی به همه زنان ومردان حاضر که به آرامی و جديت به مطالب کارگاه گوش سپرده بودند آنها را به دو اتاق راندند. در يک اتاق به خشن ترين شيوه زنان را برهنه کردند و تمام بدن آنها را مورد بازديد قراردادند و در اتاق ديگر مردان را. علاوه بر اين، تمام وسايل شخصی صاحبخانه و ميهمانان را به هم ريخته و تجسس کردند. همه اين کارها با اهانت و توهين زياد به شرکت کنندگان همراه بود. پس از يک ساعت توهين و تجسس و ضرب وشتم و ضبط وسايل شخصي، تعداد زيادی دستبند آوردند. ابتدا به دست مردان دستبند زده و آنها را از خانه خارج کردند، با فريادهای اعتراض آميز زارا امجديان و حمايت بقيه اعضای کمپين، زنان از دستبند زدن امتناع کردند. شرکت کنندگان در کارگاه هنگام خروج از منزل درکمال تعجب با جمعيتی رو به رو شدند که پليس به آنان گفته بود که اين افراد به خاطر " راه انداختن بساط لهو و لعب" بازداشت شده اند! مينی بوس های حامل بازداشت شدگان به سمت کلانتری خرم آباد و بازداشتگاه معتادان و قاچاقچيان به راه افتاد و سرنشينان خود را در آنجا پياده کرد. بی احترامی و هتک حرمت و گاه تهديد به ضرب وشتم و دستبند و...غيره چاشنی اين گرد هم آيی اجباری بود:, مردان را به جای ديگر بردند و ما را که 14 زن بوديم در راهروهای باريک و تاريک کلانتری مدتها بدون تکليف نشاندند. بالاخره حاج آقای قاضی پرونده وارد شد و مواردی را يادآوری کرد از جمله " شما همان زن هايی هستيد که می خواهند به جای يک شوهر 4 شوهر داشته باشند و...يا بيچاره زنان خرم آباد که شما می خواهيد آنهارا آگاه کنيد", زنان بازداشت شده را در دو سلول 3 متری به زور چپاندند. يکی از دختران جوان مبتلابه آسم حالش به شدت وخيم بود و وقتی درخواست پزشک می شد می گفتند" صبر کنيد. الان کارتان تمام می شود" بالاخره ساعت 3 بعدازظهر عده ای با ميز و صندلی آمدند و راهروهای تاريک وباريک را تبديل به اتاقهای بازجويی کردند. زنان را دوتا دوتا از سلول های تنگ و کوچک صدا کرده و مورد بازجويی قرار می دادند: ,آنها مطالبی راجع به بيوگرافی خودمان، کمپين، نحوه آشنايی مان با صاحبخانه سوال می کردند., پس از بازجويي، زنان را مجددا با مينی بوس و اين بار با سرهای پايين به محل ديگری بردند:,مرتب تهديد می کردند مبادا بيرون را نگاه کنيد. اگر سرتان را بالا ببريد حتما توسری محکمی می خوريد!!, مکان بعدی مربوط به اداره اطلاعات بود. هر 14 نفر را در اتاقی بزرگ و روشن کنار هم نگهداشتند. ,تا ساعت 4.30 هيچ خبری نشد تا اين که کم کم با اصرار خودمان و به در کوبيدن و صداکردن نگهبان ها، يکی يکی برای بازجويی مجدد رفتيم. پس از بازجويی از همه، به ويژه از زنان خرم آبادی می خواستند که تعهد دهند ديگر در جلسات غير قانونی وبدون مجوز شرکت نکنند، و به اعتراض آنان که اين جلسه اصلا غير قانونی نيست توجه نمی کردند و می گفتند کارشان قانونی است. البته اعلام می کردند که طبق ماده 498 قانون جزا حتی اگر درخانه خودتان بخواهيد جمع شويد بايد مجوز داشته باشيد. و ما هم مرتب متذکر می شديم که اما طبق ماده 27 قانون اساسی حتی در خيابان هم می توان بدون مجوز به برگزاری جلسات مسالمت اميز و بدون حمل اسلحه اقدام کرد. ادعا ی آقای قاضی در حالی است که ماده 498 قانون مجازات اسلامي، اشاره ای به تشکيل يک کارگاه آموزشی در منزل شخصی افراد نداشته و درباره تشکيل دسته ، جمعيت يا شعبه جمعيت است. براساس اين ماده : ,هر کس با هر مرامي، دسته جمعيت يا شعبه جمعيتی بيش از دو نفر در داخل يا خارج از کشور تحت هر اسم يا عنوانی تشکيل دهد که هدف آن بر هم زدن امنيت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو ماه تا ده سال محکوم می شود,. از سوی ديگر آقای قاضی دوماده قانونی را با هم ترکيب کرده بود و مجازات تعيين شده در ماده 499 برای ماده 498 عنوان کرده است. آقای قاضی گفت :, طبق ماده 498 هر کسی با هر مرامي، دسته جمعيت يا شعبه جمعيتی بيش از دو نفر در داخل يا خارج از کشور تحت هر اسم و عنوانی تشکيل دهد از سه ماه تا پنج سال حبس دارد اگر که مجوز نداشته باشد!, البته قاضی محترم در واقع قانون ديگری را اختراع کرده بودند. آخرين سکانس اين برنامه برگزاری شوی اعتراف ... بود ,همه زنان را در اتاقی نشاندند و عده ای با دوربين فيلمبرداری وعکاسی داخل اتاق شدند و آقای قاضی که فرد معممی از اهالی اصفهان بود و همچنان معتقدبود که هدف ما اختيار کردن 4 شوهر برای خومان ويک زن برای همسرانمان است ، پس از آنکه ما را به عنوان فريب خوردگان کمپين و فريب خوردگان آقای دولتشاه نصيحت کرد، از همه دعوت کرد که به سخنان رضا دولتشاه گوش دهيم. بعد دو مامور رضا دولتشاه را که با چشمان متورم و قرمز و پاهای لرزان شباهتی به آقای دولتشاه که ما روز گذشته با او آشنا شده بوديم نداشت، آوردند. روی صندلی نشست و گفت از اينکه اعضای کمپين را به خانه اش دعوت کرده است و اين مشکلات به وجود آمد عذر می خواهد. اما بازجو (در حالی که تفتيش عقايد امری غير قانونی است)، مرتب پافشاری می کرد که خودت را کامل معرفی کن و بگو که چه کسی هستی و چه طرز فکری داری و....سرانجام رضا با لحن آرام و مهربانش که تنها نشان َآشنای رضا دولتشاه ديروزی بود گفت:, من رضا دولتشاه هستم و پيگير مطالبات صنفی کارگران و زحمتکشان,.باد با حمله پليس، ضرب وشتم و بازداشت شرکت کنندگان متوقف شد جلوه جواهری

ممنوعیت دوچرخه سواری زنان در اصفهان

نیروی انتظامی اصفهان با صدور اطلاعیه ای، دوچرخه سواری و اسکیت سواری برای زنان را در معابر عمومی ممنوع کرده است. به گزارش روزنامه سرمایه، چاپ تهران، نیروی انتظامی استان اصفهان در روز سیزدهم مرداد اطلاعیه ای منتشر کرده که در آن آمده است: "با بانوانی که اقدام به اسکیت سواری و دوچرخه سواری در معابر عمومی می کنند، برخورد می شود." در این اطلاعیه نیروی انتظامی به زنان توصیه کرده در صورتی که قصد استفاده از "دوچرخه و اسکیت و اسکوتر" را دارند می توانند به پارک یا ورزشگاه های مختص زنان مراجعه کنند.

حقوقدانان:برخورد با زنان در خرم آباد خلاف قانون اساسی بود / کانون زنان ایرانی

يكشنبه25 شهریور 138 کانون زنان ایرانی :"برخورد با زنان شرکت کننده در کارگاه آموزش حقوق زنان در خرم آباد خلاف قانون اساسی و حقوق شهروندی است."این واکنش فریده غیرت حقوقدان پس از بازداشت فعالان کمپین یک میلیون امضا در خرم آباد است. 25 شرکت کننده کارگاه آموزش حقوق زنان که قصد آشنا کردن زنان خرم آبادی را با حقوقشان داشتند صبح روز جمعه با برخورد تند نیروهای امنیتی دستگیر وروانه زندان شدند. فریده غیرت این حادثه را به لحاظ حقوقی بررسی می کند :"به هیچ وجه برگزاری چنین جلساتی نیاز به کسب مجوز ندارد و هر برخوردی با آن زیر پا نهادن هر گونه حقوق شهروندی است." قاضی پرونده زنان در خرم آباد برای اثبات جرم این زنان به آنان گفته بود " :« طبق ماده 498 هر کسی با هر مرامی، دسته جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم و عنوانی تشکیل جلسه دهد به سه ماه تا پنج سال حبس محکوم می شود اگر مجوز نداشته باشد" اما فریده غیرت در این باره هم می گوید":برای اثبات یک جرم باید همه دلایلش محرز شود و این ماده هم دارای شرایط مادی و معنوی برای اثبات است.نیت مهمترین وجه عنصر معنوی هر جرم است یعنی نیتی که شخص داردو ما همه می دانیم وبارها نیز فعالان این کمپین اعلام کرده اند که هدفشان از این کار مخالفت با رژیم یا بر اندازی نظام نیست. پس وجه معنوی در اینجا کاملا مردود است چون هدف برگزار کنندگان به هیچ وجه اقدام علیه امنیت نبوده است از وجه مادی هم جمع شدن تنها جرم نیست چون هدف از این کار هم مخالفت با رژیم نبوده است." او بارها تاکید می کند:" که از نظر قانونی تشکیل چنین جلساتی در خانه مشکلی ندارد." محمد دادخواه عضو کانون مدافعان حقوق بشر نیز در این باره می گوید:"طبق اصل 27 قانون اساسی هر اجتماعی اگر اجتماع کنندگان اسلحه نداشته یا اقدامی مخل مبانی اسلام انجام ندهند آزاد است . این گردهمائی هم حائز این شرایط بوده ضمن اینکه شرکت کنندگان قصدشان یک نوع همگامی برای تنویر افکار عمومی و رفراندوم بوده است." او ادامه می دهد:" طبق ماده 37 قانون اساسی اصل همواره بر برائت است پس تا زمانی که هیچ دلیلی سوئی از این افراد به دست نیامده باید بگوئیم نیت این افراد خیر است." او از اصل هشتم قانون اساسی هم یاد می کند قانونی که می گوید امر به معروف ودعوت به خیر وظیفه دولت نسبت به ملت و وظیفه ملت نسبت به دولت است پس جمع آوری کنندگان امضا هم بر این منوال تنها قصد دارند تصمیم گیرندگان جامعه را نسبت به تصمیماتشان آگاه سازندو به انان هشدار دهندکه نگرش ؛عقیده و برداشت بیش از نیمی از جمعیت کشور چگونه است. به گفته دادخواه کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین هیچ بار هزینه ای برای دولت نداردو همانند یک سازمان منسجم آمار گیری مبادرت به شمارش و احصای آرای مردم می کند پس باید امر فرخنده ای هم تلقی شود. به عقیده او اگر در ساز و کارهایمان تغییر اساسی ندهیم و نظرات مردم را نپذیریم در جامعه جهانی هم جائی برای نشستن و سخنی برای گفتن نخواهیم داشت. دادخواه تاکید میکند":از یاد نباید برد که اصولا فکر با چوب و چماق از بین نمی رود و اگر اندیشه ای غلط است باید به قوت استدلال و دلیل در مسیر بحث انتقادی مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد و نه با خشونت." او در پایان سخنانش از دادگاه گالیله نام می برد در دادگاهی که او به جرم عقیده اش محاکمه میشدو هرچند در ان دادگاه به زبا ن گفت که زمین نمیچرخد اما با عصای خود بر زمین نوشت که می گردد. دادخواه با توجه به این تمثیل خود ادامه می دهد:اکنون در چکاد نگرش به نوشته گالیله و گفتار ظاهری آن هستیم و در موضع داوری به آن دادگاه تاسف می خوریم وبه قول عرفای گرانقدر ما اندوه بر آن دل که ندانست پیمانه گفتار و ره نیک شنیدن . کانون زنان ایرانی

نگاهي به لايحه حمايت از خانواده :اين لايحه حامي خانواده نيست

اعتماد- مريم حسين خواه چهار شنبه31 مرداد 1386 در حالي که موج اعتراضات به برخي قوانين مربوط به زنان به شکل محسوس وجود دارد و به حقوقدانان و وکلاي زن و زنان خانه دار و فعالان سياسي راست و چپ و حتي نمايندگان اصولگراي مجلس نيز کشانده شده است، دي ماه سال گذشته قوه قضائيه از تصويب لايحه حمايت از خانواده خبر داد، لايحه يي که هدف از تدوين آن اصلاح قوانين مربوط به حمايت از خانواده عنوان شد و چنان که آيت الله شاهرودي رئيس قوه قضائيه در ديدار با نمايندگان استان تهران در مجلس شوراي اسلامي تاکيد کرده به جهت نقص جدي قوانين مربوط به حمايت از خانواده تدوين شده است. لايحه يي که قرار است خلأهاي قانوني موجود در قوانين حوزه زنان را پر کند، بالاخره در 3 تيرماه امسال به تصويب هيات وزيران رسيد و يک ماه بعد خبر وصول آن به مجلس شوراي اسلامي اعلام شد. همزمان با اعلام اين خبر موجي از اعتراضات به ماده 23 اين لايحه که از سوي دولت به متن اضافه شد و در لايحه پيشنهادي قوه قضائيه نبوده است، بالا گرفت. اولين اعتراضات نيز از سوي زنان نماينده يي بود که در جرگه نمايندگان اصولگرا هستند. عفت شريعتي صريحاً عنوان کرد؛« براي اين لايحه شأنيت قائل نيستم و تا اصلاح نشود در مورد آن حرفي نمي زنم.» او اظهار اميدواري کرد که ارائه کنندگان لايحه در اين خصوص تجديدنظر کنند. نماينده مشهد در مجلس هفتم با بيان اينکه نمي توانيم به گذشته و قهقرا بازگرديم، گفت؛«بايد به دنبال استحکام و پايداري خانواده باشيم نه اينکه آن را خدشه دار کنيم.» نيره اخوان بيطرف عضو فراکسيون قضايي مجلس نيز به همشهري گفت؛ «زمينه پذيرش چنين راه حل هايي در جامعه ما وجود ندارد و نمي تواند راه حل مناسبي براي مشکلات باشد زيرا بهره برداري از چنين قوانيني فقط نصيب سودجويان خواهد شد و اين راهکار ها بنيان خانواده را نه تنها محکم نمي کند بلکه متزلزل خواهد کرد.» هر چند وزير دادگستري همچنان از اين لايحه دفاع مي کند و اعتقاد دارد اکنون در قانوني که در حال اجرا بوده و هست، هيچ محدوديت قانوني براي ازدواج مجدد وجود ندارد اما با ماده يي که دولت به قانون جديد حمايت از خانواده اضافه کرده، مي خواهد ازدواج مجدد را محدود کند. به گفته وزير دادگستري اين لايحه قبلاً در مجلس هفتم به صورت يک طرح مطرح شده بود تا کل مقررات پراکنده خانواده با توجه به نيازهاي جديد جمع و به شکل يک قانون جامع تنظيم شود، اما اين قانون اگر از سوي مجلس به صورت طرح پيش مي رفت احتمال داشت از بعضي جهات مشکلاتي پيدا کند. پس با توجه به موافقت قوه قضائيه، توافق شد تا قوه قضائيه لايحه جامع حمايت از خانواده را تنظيم کند که اين کار در اين قوه انجام و به دولت ارسال شد. لايحه يي که مقدمه آن بر وجود برخي کاستي ها در قوانين موجود حاکم بر نهاد خانواده و ضرورت بازنگري در اين قوانين اذعان مي کند، اما در متن آن موادي مبتني بر اين هدف به چشم نمي خورد. فصل اول اين لايحه به «دادگاه خانواده» مي پردازد و در 16 ماده شرايط تشکيل دادگاه خانواده و دادرسي در آن را مشخص مي کند. بيشتر مواد اين فصل شبيه مواد قانون حمايت از خانواده سال 53 است، با اين تفاوت که به امور خانوادگي در دادگاه هايي ويژه رسيدگي مي شود و در اين دادگاه ها حتي المقدور بايد يکي از مستشاران دادگاه از زنان دارنده پايه قضايي باشد. ماده 2 اين قانون جزء نقاط قوت آن است اما الزام قانوني براي حضور زنان قاضي حتي در حد مستشار را نيز قرار نداده و تنها به توصيه يي در اين زمينه اکتفا کرده است. پيش بيني اقداماتي براي تسهيل و تسريع روند دادرسي در امور خانوادگي از ديگر مفاد اين فصل است که بايد ديد چگونه اجرا خواهند شد. فصل دوم لايحه در 5 ماده به «مراکز مشاوره خانواده» پرداخته است، موادي که به نظر مي رسد هدف از آنها جلوگيري از طلاق و حل منازعات خانوادگي به صورت مسالمت آميز است و در عمل هيچ الزام و امر و نهي قانوني را در پي ندارد . فصل سوم نيز که به «ازدواج» پرداخته است، حاوي هيچ قانون جديدي که به نفع زنان باشد و نواقص قانوني که رئيس قوه قضائيه نيز به آن اشاره کرده بود از بين ببرد، نيست. ماده 22 اين فصل که ثبت عقد دائم و طلاق را الزامي مي داند، تکرار ماده 645 قانون مدني است. با اين تفاوت که ماده 645 که با تصويب اين قانون لغو خواهد شد مجازات حبس تعزيري تا يک سال را براي مردي که ازدواج و طلاقش را ثبت نکند در نظر گرفته بود و ماده 44 لايحه حمايت از خانواده به جزاي نقدي 20 ميليون تا 100 ميليون ريال اکتفا کرده است. الزام به ثبت ازدواج موقت که از جمله خواسته هاي اساسي زنان در قوانين جديد بود، در اين لايحه مسکوت مانده است و ماده 23 نيز که همه توجه ها فعلاً معطوف به آن است، اجازه همسر را از ازدواج مجدد حذف کرده و همه چيز را موکول به شرايط مالي مرد کرده است. ماده 25 اين قانون اما به مساله يي اشاره کرده که تاکنون در هيچ يک از قوانين ازدواج مطرح نشده بود؛ «ماليات بر مهريه» . به موجب اين ماده وزارت امور اقتصادي و دارايي موظف است از مهريه هاي بالاتر از حد متعارف و غير منطقي با توجه به وضعيت زوجين و مسائل اقتصادي کشور متناسب با افزايش ميزان مهريه به صورت تصاعدي در هنگام ثبت ازدواج، ماليات وصول کند. فصل مربوط به طلاق نيز نه ماده يي به نفع زنان و در جهت ايفاي حقوق آنها دارد و نه حتي ماده يي که متفاوت با ساير قوانين موجود در زمينه طلاق باشد. اين فصل با 12 ماده، قوانين موجود در زمينه طلاق را جمع آوري کرده و با لحاظ کردن مراکز مشاوره خانواده يي که بر اساس اين لايحه بايد ظرف سه سال در کنار دادگاه هاي خانواده تاسيس شود، مراحل طلاق را کمي طولاني تر و سخت تر کرده است. قانون حمايت از خانواده مصوب سال 53 به صراحت مواردي را که زن و شوهر مي توانستند بر اساس آنها تقاضاي طلاق کنند مشخص کرده بود. در ماده 8 آن قانون آمده بود؛ «در موارد زير زن يا شوهر حسب مورد مي تواند از دادگاه تقاضاي صدور گواهي عدم امکان سازش کند و دادگاه در صورت احراز آن موارد گواهي عدم امکان سازش صادر خواهد کرد؛ 1- توافق زوجين براي طلاق 2- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن و عدم امکان الزام او به تاديه نفقه. همچنين در موردي که شوهر ساير حقوق واجبه زن را وفا نکند و اجبار او به ايفا هم ممکن نباشد. 3- عدم تمکين زن از شوهر. 4- سوء رفتار و يا سوء معاشرت هر يک از زوجين به حدي که ادامه زندگي را براي طرف ديگر غير قابل تحمل کند. 5- ابتلاي هر يک از زوجين به امراض صعب العلاج به نحوي که دوام زناشويي براي طرف ديگر در مخاطره باشد. 6- جنون هر يک از زوجين در مواردي که فسخ نکاح ممکن نباشد. 7- عدم رعايت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال به کار يا حرفه يي که منافي با مصالح خانوادگي يا حيثيات شوهر يا زن باشد. 8- محکوميت قطعي زن يا شوهر به حکم قطعي مجازات 5 سال حبس يا بيشتر. 9- ابتلا به هرگونه اعتياد مضر. 10- هرگاه زوج همسر ديگري اختيار کند يا به تشخيص دادگاه نسبت به همسران خود اجراي عدالت نکند 11- هرگاه يکي از زوجين زندگي مشترک را ترک کند. 12محکوميت قطعي هر يک از زوجين در اثر ارتکاب به جرمي که مغاير با حيثيت خانوادگي و شئون طرف ديگر باشد. 13- عقيم بودن هر يک از زوجين. 14- غايب يا مفقود الاثر بودن هر يک از زوجين.» در قوانين موجود اما مرد ملزم نشده براي دادخواست طلاق اين موارد را اثبات کند و موارد 4 ، 5 ،8 ،9 و11 اين ماده جزء شروط عسر و حرج زن آورده شده است. لايحه جديد حمايت از خانواده نيز در ماده 28 با ذکر يکسري جملات کلي مهر تاييدي بر قانون موجود نهاده و نکته جديدي که در راستاي ايفاي حقوق زنان باشد به آن اضافه نکرده است. در باب حضانت فرزندان نيز اين لايحه با لغو قانون حضانت مصوب 1365،تنها به کلياتي اکتفا کرده که به نظر مي رسد تاييديه يي بر قوانين موجود در زمينه حضانت است. ماده 53 اين لايحه که نمايندگان مجلس عزم خود را براي تصويب آن در چند ماه باقي مانده از عمر مجلس هفتم جزم کرده اند و حتي در ابتدا تصميم گرفته بودند بدون طرح آن در صحن علني مجلس در کميسيون قضايي در مورد آن تصميم گيري کنند، شايد يکي از مهمترين مواد اين لايحه باشد. بر اساس ماده 53 از تاريخ لازم الاجرا شدن اين قانون، تمامي قوانين مغاير و همچنين 10 قانوني که قبلاً در زمينه حقوق خانواده به تصويب رسيده و هيچ گاه به صورت رسمي و قانوني لغو نشده اند از حيث اعتبار خارج مي شوند. مهمترين اين قوانين نيز قانون حمايت از خانواده مصوب سال 1353 است. با وجود اجرا نشدن بسياري از مفاد اين قانون، تنها ماده 17 آن از سوي شوراي نگهبان غيرشرعي اعلام شده بود، و به گفته وکلا هنوز در بسياري از دعاوي به ويژه در بحث ازدواج مجدد مفاد اين قانون مورد استناد قضات قرار مي گرفته است.

من «دوشيزه مکرمه» هستم، وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود. من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم. من «والده مکرمه» هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم براي خودشيريني بيست آگهي تسليت در بيست روزنامه معتبر چاپ مي کنند. من «همسري مهربان و مادري فداکار» هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش- البته تا چهلم- آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند. من «زوجه» هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه بيست و پنج هزار تومان فقط، بدهد. من «سرپرست خانوار» هستم، وقتي شوهرم چهار سال پيش با کاميون قراضه اش از گردنه حيران رد نشد و براي هميشه در ته دره خوابيد. من «خوشگله» هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند. من «مجيد» هستم، وقتي در ايستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد مي ايستد و شوهرم مرا از پياده رو مقابل صدا مي زند. من «ضعيفه» هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند. من «...» هستم، وقتي مادر، من و خواهرهايم را سرشماري مي کند و به غريبه مي گويد «هفت ...» دارد- خدا برکت بدهد. من «بي بي» هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند. من «مامي» هستم، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند. من «مادر» هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم.- آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم. من «زنيکه» هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود. من «ماماني» هستم، وقتي بچه هايم خرم مي کنند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم. من «ننه» هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم. نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم... به آنها مي گويد من خدمتکار پير مادرش هستم. من «يک کدبانوي تمام عيار» هستم، وقتي شوهرم آروغ هاي بودار مي زند و کمربندش را روي شکم برآمده اش جابه جا مي کند. دوستانم وقتي مي خواهند به من بگويند؛ «گه» محترمانه مي گويند؛ «عليا مخدره». من «بانو» هستم، وقتي از مرز پنجاه سالگي گذشته ام و هيچ مردي دلش نمي خواهد وقتش را با من تلف بکند. من در ماه اول عروسي ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمي، عزيزم، عشق من، پيشي، قشنگم، عسلم، ويتامين و...» هستم. من در فريادهاي شبانه شوهرم، وقتي دير به خانه مي آيد، چند تار موي زنانه روي يقه کتش است و دهانش بوي سگ مرده مي دهد، «سليطه» هستم. من در ادبيات ديرپاي اين کهن بوم و بر؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره، مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و...» هستم. دامادم به من «وروره جادو» مي گويد. حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفي صدا مي زند. من «مادر فولادزره» هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم. مادرم مرا به خان روستا «کنيز» شما معرفي مي کند. من کيستم؟،، فریبا داودی